چگونه ازدواج خود را از شکست نجات دهید

5 راز که والدین در برقراری ارتباط با نوجوانان خود باید بدانند
بهعنوان یک درمانگر که خود مادر سه نوجوان است، از نزدیک میدانم که هر چه بیشتر به فرزندانتان فشار بیاورید، آنها بیشتر حالت تدافعی پیدا میکنند و در خود فرو میروند. آنها به شکل دادوبیداد کردن و یا خاموش شدن و نادیده گرفتن شما واکنش نشان میدهند. وقتی آنها دعوا و دادوبیداد نمیکنند یا بهاصطلاح منفجر نمیشوند، به این فکر میکنند: "والدین من توجهی ندارند، پس چه فایدهای دارد که سعی کنم خودم را برای آنها توضیح دهم؟ من فقط سعی میکنم ظاهر قضیه را حفظ کنم."
خفه کردن خود و یا انفجار هر دو روشی است که نوجوانان شما سعی میکنند استرس خود را توسط آن مدیریت کنند و از خود دفاع کنند. درواقع، اینها ممکن است تنها راههایی باشند که نوجوان شما هنگامیکه اوضاع وخیم میشود، برای برقراری ارتباط از آنها استفاده میکند - که البته فقط باعث درگیری بیشتر میشود. در این مقاله به افشای 5 راز موجود میپردازم که من متوجه شدم برای برقراری ارتباط با بچهها در سالهای سخت نوجوانی بسیار مفید هستند.
1. با درک شروع کنید، حتی زمانی که دلیل رفتار او را نمیدانید
در اینجا یک راز ساده وجود دارد که به شما در هر کاری که با نوجوان خود انجام میدهید کمک میکند. مهم نیست که چقدر سخت است، سعی کنید همه تعاملات را با نوجوان خود با درک شروع کنید، حتی اگر موافق با کار او نیستید و یا حتی کاملاً درک نمیکنید که او در مورد چه چیزی صحبت میکند.
در اینجا سعی میکنم با یک مثال این موضوع را سادهتر کنم. وقتی فرزندتان قرار است تکالیف مدرسه را انجام دهد، متوجه میشوید که در حال چت آنلاین با دوستانش است. این قضیه شمارا دیوانه میکند زیرا فکر میکنید: «مدرسه برای او اهمیت چندانی ندارد و به نظر نمیرسد برایش مهم باشد و یا درک نمیکند که باید تکالیف خود را انجام دهد. از سوی دیگر، در همان لحظه نوجوان شما به این فکر میکند: «من باید آنلاین شوم و با اسکایلر صحبت کنم. اگر بعد از دعوای امروزی که در سالن داشتیم آشتی نکنیم، همه دختران دیگر علیه من خواهند بود.»
باید بپذیرید که شما و فرزندتان در دو واقعیت متفاوت زندگی میکنید. صادقانه از فرزندتان بپرسید که چرا او چت میکند. سعی کنید واقعیت او را درک کنید، حتی اگر بهطور کامل آن را درک نکنید. وقتی فهمیدید چه خبر است، سعی کنید بگویید: «میفهمم که وقتی با یکی از دوستانت دعوا میکنی چقدر برایت سخت است. من همچنین میدانم که شما باید فردا در این آزمون مدرسه موفق شوید. انجام دادن تکالیف مدرسه وظیفه شماست و وظیفه شماست که آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. بیایید بنشینیم و به راه خوبی فکر کنیم که بتوانید امشب وقت خود را مدیریت کنید.»
سعی کنید نگویید "میفهمم، اما..." که بهسادگی آنچه را که گفتید رد میکند. از جایی شروع کنید که درک کنید و سعی کنید قبل از اینکه به او بگویید چه چیزی باید تغییر کند، ابتدا خود را جای فرزندتان بگذارید. من متوجه شدهام که انجام این کار باعث باز شدن گوش بچهها میشود. بهجای اینکه احساس کنند باید در برابر شما از خود دفاع کنند، درواقع گوش میدهند.
2. احساساتی نشوید یا امور مربوط به نوجوانتان را شخصی نکنید
زمانی که سعی میکنید به نوجوان خود برسید، احساسات دشمن شماست. به خود یادآوری کنید که آنچه او میگوید و انجام میدهد در مورد شما نیست. شما ممکن است رفتار او را دوست نداشته باشید - یا حتی فکرش را - اما احساسات خود را از آن دور نگه دارید، حتی اگر رفتار او بر شما تأثیر بگذارد. من نمیگویم این کار سادهای است. سخت است، اما بسیار مؤثر است و مهارتی است که میتوانید مانند هر مهارت دیگری یاد بگیرید. درواقع، من به والدین میگویم که قبل از صحبت با بچههایشان این عبرت را با خودشان تکرار کنند: «فقط وظیفهٔ آنها تربیت و وظایف والدگری است. شخصی نیست.»
وقتی واقعاً به آن فکر میکنید، دلیلی وجود ندارد که از فرزندتان عصبانی شوید که خودش است و افکار و آرزوهای خودش را دارد. او ممکن است انتخاب ضعیفی داشته باشد، اما حقیقت این است که او ممکن است هنوز مهارت لازم برای انتخاب بهتر را نداشته باشد. بنابراین وظیفه شما این است که او را به سمت انتخابهای بهتر راهنمایی کنید تا بتواند بهنوبه خود مهارتهای حل مسئله بهتری را توسعه دهد. سعی کنید فقط روی شغل خود بهعنوان والدین تمرکز کنید، این به شما کمک میکند احساسات نگرانکنندهٔ کمتری داشته باشید. وقتی احساس ناامیدی میکنید، به یاد داشته باشید، آن را شخصی نگیرید. در ابتدا، وقتیکه شما حدومرزی تعیین میکنید، فرزندتان شمارا دوست نخواهد داشت. به خودتان بگویید که این مشکلی است که باید حل شود و طبق معمول بخشی از کار والدین است.
3. سؤالات کاربردی و صادقانه بپرسید
از نوجوانتان در مورد ایدههایش بپرسید و باهم همکاری کنید. بگذارید ببیند که شما به او ایماندارید و از دست او عصبانی نیستید که در زندگیاش دستوپنجه نرم میکند. وقتی به او اجازه دهید ببیند که به تواناییهایش ایماندارید و او فضای لازم را دارد تا بهتنهایی کارها را حل کند، اعتمادبهنفس واقعی در او ایجاد خواهید کرد.
سؤالات سنگینی که فرزندتان را در حالت تدافعی قرار میدهد نپرسید. سوا لاتی مانند «چرا نمیتوانید بهموقع از خواب بیدار شوید؟ چه بلایی سرت آمده؟» فقط منجر به تعارض میشود، نه راهحل. در عوض، سعی کنید یک مکالمه را با: "الی، آیا ایدهای داری که چگونه بهموقع از خواب بیدار شوی؟"
اگر میگوید نمیداند، چند مورد از خودتان را پیشنهاد دهید و بپرسید کدامیک برای او مفید است. به نوجوان خود بفهمانید که مشکلات او باید حل شود. وارد "حریم خصوصی" او نشوید. به او این فرصت را بدهید - بله، فرصت - تا خودش مشکلاتش را حل کند. اما، حتماً به او اطلاع دهید که برای کمک به او، دریافتن راهحلها، با او مشورت میکنید و مطمئن باشید که به او اجازه میدهید که عواقب مشکلاتش را درک کند و درک کند که مالکیت مشکل یعنی مالکیت عواقب آن. هدف نهایی شما این است که به فرزندتان کمک کنید تا خودش فکر کند. فکر کردن بهتنهایی به او کمک میکند تا احساس کند که کنترلی بردنیای خود دارد.
آشکارا به آنچه میگوید گوش دهید و از او بخواهید که در مورد هر انتخابی بهطور انتقادی فکر کند. چه چیزی مؤثر خواهد بود و چه چیزی در مورد هر تصمیم مشکلساز خواهد بود؟ پیامدهای طبیعی هر انتخاب چه خواهد بود، و او در برخورد با آنچه احساسی خواهد داشت؟
4. به رفتار خوب فرزندتان "نیاز" نداشته باشید
احساس نکنید یا نشان ندهید که به همکاری، تأیید یا رفتار خوب نوجوان خود نیاز دارید. بهمحض اینکه نوجوانتان بفهمد به چیزی از او نیاز دارید تا احساس بهتری داشته باشید، خود را در موقعیت آسیبپذیری قرار دادهاید زیرا مجبور نیست آن را به شما بدهد. هنگامیکه به چیزی نیاز دارید و آن را به دست نمیآورید، طبیعتاً با کنترل و دستکاری بیشتر تلاش بیشتری خواهید کرد. و نوجوان شما بیشازپیش نافرمان یا منفعلتر میشود که هیچکدام از اینها خوب نیستند.
حقیقت این است که شما به هیچکس دیگری برای حمایت شدن نیاز ندارید. شما والد هستید میتوانید خودتان را تأیید کنید و مشکلات خود را حل کنید. بنابراین، اگر فرزند شما رفتاری غیرقابلقبول دارد، مشکل اوست. مشکل شما این است که تصمیم بگیرید که چگونه در قبال او رفتار کنید. چگونگی رفتار شما با او در دست شماست و نه او.
از خود بپرسید: «مهم نیست که او چگونه بازی میکند، من در این مورد چگونه میخواهم عمل کنم؟ چه چیزی را میتوانم تحملکنم و چه چیزی را نمیتوانم؟». برای خودتان خط قرمز تعیین کنید. قدرت خود را پس بگیرید و به خود بگویید: «اگر فرزندم سر من فریاد میزند، بهجای اینکه نیاز داشته باشم او را متوقف کنم، میتوانم برگردم و دور شوم و درگیر نشوم.»
بگذارید فرزندتان بداند تا زمانی که نتواند بامتانت به شما نزدیک شود، با او صحبت نخواهید کرد. حقیقت این است: وقتی سعی نمیکنید فرزندتان را تغییر دهید یا شکل دهید، میتوانید به انتخابهای بهتری برای خودتان فکر کنید. و فرزند شما کمتر سرکشی میکند زیراکسی را نخواهد داشت که در مقابلش مقاومت کند. وقتی سعی نمیکنید او را کنترل کنید و به او واکنش نشان نمیدهید، او مجبور است بهجای شما، با خودش کشتی بگیرد.
5. تا زمانی که هر دو آرام نشدهاید هیچ کاری انجام ندهید
یکی دیگر از قوانین سرانگشتی این است که تا زمانی که شما و فرزندتان هر دو آرام نشدهاید، از انجام هر کاری خودداری کنید. واقعیت این است که شما مجبور نیستید وقتی ناراحت هستید یا وقتی فرزندتان ناراحت است و یا در دو صورت شما به او پاسخ دهید. میتوانید هیچچیزی نگویید. در صورت نیاز میتوانید چند دقیقه یا بیشتر منتظر بمانید تا هردو آرام شوید.
وقتی احساسات فروکش کرد، میتوانید بنشینید و با او صحبت کنید. هرگز خوب نیست که سعی کنید یک موضوع دشوار را مطرح کنید یا یک درگیری را در گرماگرم حل کنید. بنابراین اگر شما یا فرزندتان ناراحت هستید، مکث کنید و زمانی که بتوانید مسائل را با آرامش بیشتری مطرح کنید، بازگردید.
اگر سعی میکنید با فرزندتان صحبت کنید و او بیادب یا خارج از خط قرمزش است، آن موقع است که باید خودتان را نگهدارید و مطمئن شوید که این بحث به دعوا کشیده نمیشود. اگر رابطه شما با فرزندتان در حال حاضر بهگونهای است که امکان گفتگوی آزاد و محترمانه وجود ندارد، به یاد داشته باشید که هنوز وظیفه شما این است که محکم بمانید.
شعاری داشته باشید که به خودتان بگویید: "هر چه که باشد من آنجا نمیروم." اگر بتوانید این کار را بهطور مداوم انجام دهید، باگذشت زمان جروبحثها باید آرام شود. به این کار میگویند خود گویی و واقعاً کار میکند. و اگر گه گاهی دوباره در بحثها به دعوا کشیده شدید، احساس بدی نداشته باشید—قوی ماندن کار آسانی نیست. خبر خوب این است که هرچه بیشتر از تعامل امتناع کنید، آرام ماندن راحتتر خواهد بود.