راهنمای جمع آوری و استفاده از امتیازات مشتریان

توسعه یک استراتژی بازاریابی موفق با 12 نکته
رونق کسبوکار بدون استراتژی بازاریابی فقط یک ایده بیهوده است. علاوه بر این، اهداف تجاری تنها با تدوین یک استراتژی بازاریابی موفق قابلدستیابی هستند.
در این مقاله در مورد 7 نکته مهم برای یک استراتژی بازاریابی موفق صحبت خواهیم کرد.
استراتژی بازاریابی موفق چیست؟
بازاریابی و فروش میتواند بهترین دوست یا بدترین دشمن شما باشد. برنامهریزی بازاریابی برای رشد نهایی کسبوکار شما ضروری است.
زیرا بزرگترین چالشهای بازاریابی شما را مورد بحث قرار میدهد و پس از برنامهریزی موفقیتآمیز، حتی راهحلی برای آن چالشها ارائه میدهد.
یک استراتژی بازاریابی موفق به تعدادی تاکتیک بازاریابی نیاز دارد، که باید هر از چند گاهی بهروز شوند.
یک استراتژی بازاریابی موفق، در درجه اول مسئول بهترین نتایج از سازمان شما است.
اشتباه در استراتژی بازرایابی ، ممکن است باعث نابودی کسب وکار شما شود. حتما اشتباهات را بدانید تا شما به دام آنها نیفتید.
هدف اصلی یک استراتژی بازاریابی موفق، رشد کسب و کار شما، ایجاد آگاهی از برند، گسترش کسبوکار شما و ایجاد پیوند بهتر بین کسبوکار شما و مشتریان شما است.
بیایید مستقیماً به هفت نکته برای توسعه یک استراتژی بازاریابی موفق برویم.
یکی از بهترین کتابها برای آشنایی با یک استراتزی بازاریابی خوب " کتاب جعبه ابزار بازاریابی " هستف که پیشنهاد می کنیم حتما مطالعه کنید.
7 نکته برای یک استراتژی بازاریابی موفق هستند
1) با دیدگاه خود موافق باشید
قبل از توسعه استراتژیها، باید بدانید که چرا کاری را که انجام میدهید و به همین دلیل است که داشتن چشماندازی روشن از اهداف شرکت، بسیار مهم است.
داشتن یک دستور کار واضح، اولین نکته برای یک استراتژی بازاریابی موفق است. این همان چیزی هست که برای برقراری ارتباط بهتر با مشتریان خود نیاز دارید.
بنابراین، باید بدانید که تعیین و دستیابی به اهداف کوتاهمدت، تنها زمانی امکانپذیر است که بدانید شرکت شما باید چه مشکلاتی را حل کند و چگونه با کارکنان خود به جامعه خدمت میکنید.
یک چشمانداز روشن از شرکت، به شما کمک میکند تا یک استراتژی بازاریابی موفق ایجاد کنید.
قبل از تدوین اهداف تجاری خود، همیشه نکات زیر را به یاد داشته باشید:
چشمانداز شما باید چیزی باشد که واقعاً به آن اعتقاد دارید.
باید با ارزشهای اخلاقی شما همسو باشد.
یک دید واضح و مختصر ضروری است تا در دام شکست نیفتید.
برای استراتژی سازی در جهت شیوههای بازاریابی، همیشه باید با این دیدگاهها سازگار باشید، تا در ارتباط نزدیک با مخاطبان هدف خود بمانید.
2) دادههای مشتری خود را جمعآوری کنید
جمعآوری دادههای مشتری مهمترین کلید برای توسعه یک استراتژی بازاریابی موفق است. زیرا بدون جمعآوری دادهها، شما کورکورانه بدون هدف بازاریابی میکنید.
مشتری نیاز به سفارشیسازی دارد، بنابراین وقتی دادههای شخصی او را استخراج کردید، میتوانید بهسادگی یک برنامه بازاریابی عالی ایجاد کنید.
این به شما کمک میکند در درازمدت به مشتریان دسترسی پیدا کنید. نه تنها این، بلکه جمعآوری دادههای مشتری بهترین بینش را در مورد رفتار مشتری به شما ارائه میدهد.
برای جمعآوری دادهها، باید مشتریان خود را بهدرستی بشناسید.
راههای شناخت مشتریان
مصاحبه با آنها
استفاده از فرمهای نظرسنجی
مشتریان اصلی خود را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
چرا ایجاد پایگاه داده مهم است؟
بازاریابی پایگاه داده که مدیریت ارتباط با مشتری نیز نامیده میشود، بخش مهمی از یک استراتژی بازاریابی موفق است.
زیرا به بازاریابان کمک میکند تا ارتباط عالی، بین کسبوکار خود و مشتریان بالقوه ایجاد کنند.
تجزیهوتحلیل مشتریان جدید یا مشتریانی که از قبل دارید، به شما کمک میکند تا شخصیت خریدار را شکل دهید.
نگاه به شخصیت خریدار، نشانی از مشتریان ایده آل شما است که میتواند به شما در درک بهتر مشتریان کمک کند.
به عبارت سادهتر، بازاریابی پایگاه داده به معنای درک و مدیریت مشتریان شماست.
پایگاه داده عمدتاً شامل مواردی مانند: نام، ایمیل، شماره تماس، عنوان شغلی، سابقه خرید، کوکیهای وبسایت و غیره برای مشتریان است.
پرسونای خریدار به شما کمک میکند تا یک استراتژی بازاریابی موفق ایجاد کنید.
جمعآوری یک پایگاه داده مناسب، همچنین به تجزیهوتحلیل زمینههایی که باید در ایجاد پایگاه داده قویتر کار کنید، کمک میکند.
3) تجزیهوتحلیل رقبا
در این مورد، تکنیک I T R را دنبال کنید که از روش شناسایی، ردیابی و ثبت پیروی میکند.
در اینترنت بگردید و همه رقبای مرتبط خود را در پلتفرمهای مختلف کشف کنید. اکنون یکی از اصلیترین چیزهایی که باید در حین انجام این فرآیند به خاطر بسپارید، در نظر گرفتن رقبا از هر سطح، چه کوچک و چه بزرگ است.
پیگیری کنید - رقبای شما بهترین دوستان شما هستند! آنها ممکن است هر ماه، هر هفته یا حتی هر روز یک فعالیت جدید داشته باشند. به فعالیتهای رقبای خود توجه کنید و سعی کنید هدف هر فعالیت را استنباط کنید.
4) طوفان فکری منظم با کارمندان خود
اگر بهتنهایی کار کنید و عمل کنید، مطمئناً در مسابقهای شرکت میکنید که هرگز برنده نخواهید شد. قبل از هر تصمیمی، در واقع باید با کارمندان خود بنشینید و فهرستی از ایدههای آنها تهیه کنید.
مطمئناً کار در هماهنگی با هم تیمیهایتان، موردی است که میتواند شما را به سمت ایدههایی ببرد که ایدههای دیگران به حبابهای فکری اولیه شما جهت میدهد.
در فضای بحث و گفتگو که تقریباً همه میخواهند نکتهای را ثابت کنند، میتوانید هوشمندانه عمل کنید و به شیوهای که هر یک از کارمندان در تلاش برای شنیدن ایدهشان را منتشر میکنند، توجه کنید.
بهعلاوه، مطمئن شوید که هر فکری را میشنوید. علاوه بر این، حداقل میتوانید به نظر برسید که به ایده همه فکر میکنید و نکات برجسته را یادداشت کنید.
5) برنامهریزی برای استفاده از فناوریهای جدید
اطمینان حاصل کنید که همیشه تمایل دارید فناوریهای جدید را در سیستم کسبوکار خود بگنجانید.
آخرین فناوری لازم برای کسبوکارها، اتوماسیون بازاریابی است.
چرا اتوماسیون بازاریابی؟
سؤالات متداول مبتنی بر اتوماسیون بازاریابی را در اینجا بررسی کنید. برای پاسخ به استفاده از اتوماسیون بازاریابی، بهسادگی از سه نکته زیر استفاده میکنیم:
اتوماسیون بازاریابی با تقسیمبندی مشتریان بر اساس معیارهای خاص، به مدیریت بهتر روابط با مشتری کمک میکند.
این به ارسال ایمیلهای خودکار، کمک میکند که در زمان و تلاش بسیار صرفهجویی میکند.
ابزارهای اتوماسیون بازاریابی به ایجاد کمپینهای بازاریابی، بر اساس سناریوی بازار مداوم کمک میکنند.
6) استراتژیهای متعدد را تدوین کنید و تست A/B را اجرا کنید
پس از انجام مراحل فوق، استراتژیهای بازاریابی مختلف را تدوین کرده و با هدف مشخص آنها را یادداشت کنید.
به مخاطبان خود کمک کنید
سرنخهای بیشتری تولید کنید
نرخ تبدیل بهتری دریافت کنید
جدای از ایجاد استراتژی بازاریابی، باید مطمئن شوید که اگر استراتژی خاصی برای شما به نتیجه خوبی نمیآورد، درگیر آن نشوید.
بنابراین، اگر نتایج بهدست آمده با اهداف تعیینشده مطابقت ندارد، با هدف انجام بهتر به سراغ استراتژی بعدی بروید. این بهعنوان یک تست A/B شناخته میشود.
7) برنامهریزی مناسب برای ترویج استراتژی خود و ارائه بازخورد
اگر یک استراتژی داشته باشید که بتوان آن را آزمایش کرد، اما نتوانید استراتژی خود و ستونهای اقدام مرتبط با آن را بهطور مؤثر تبلیغ کنید، نمیتوانید از استراتژی خود بهطور کامل استفاده کنید.
پس از تبلیغ محصولات، قطعاً میخواهید بدانید که مردم در مورد آنچه میگویند. بنابراین، با خیال راحت در مورد استراتژی خود بازخورد دریافت کنید.
دریافت این نظرات میتواند از گروه افراد زیر باشد:
کارکنان - البته، آنها در روند تولید محصول بودهاند. اما نسخه پیادهسازی شده همیشه با نسخه برنامهریزیشده متفاوت است. بنابراین، باید از کارکنان خود بپرسید که آیا استراتژی اجرا شده انتظارات آنها را برآورده میکند یا خیر.
رقبا - حداقل با تعداد کمی از رقبای خود رابطه سالمی داشته باشید تا بتوانند به شما در کشف مزایا و معایب استراتژی بازاریابی خود کمک کنند. علاوه بر این موضوع، به شما راهنماییهای بسیار خوبی برای کمک به بهبود استراتژی خود میدهد.
مشتریان - مشتریان شما همهچیز تجارت شما هستند. بنابراین، تبدیل کردن مشتریان خود به بخشی از استراتژی کسبوکار خود، باعث میشود که آنها احساس اهمیت و شناخته شدن کنند.
این به ایجاد یک رابطه شخصی با آنها کمک میکند تا بتوانید با افزایش اعتماد مشتریان خود، پایگاه مشتری بهتری ایجاد کنید.
5 نکته تخصصی قبل از استراتژی بازاریابی استارتاپ
اگر در حال راهاندازی یک کسبوکار هستید، احتمالاً بر بازاریابی تمرکز کردهاید. فروش محصولات و خدمات خود به افرادی که از قبل میشناسید شما را به اهداف بلندمدت نزدیک نمیکند.
برای فراتر رفتن از دایره درونی خود، باید راه حلهای خود را تبدیل به استراتژی بازاریابی کنید.
مشکل این است که همه انواع بازاریابی در تمام تجارتها یکسان کار نمیکند. بسیاری از بنیانگذاران استارتآپ، بدون داشتن استراتژی مشخص یا برنامهای واضح، برای اجرا وارد بازار میشوند. اما متأسفانه، این روش دیگر کار نمیکند.
در این پست، مباحثی را در مورد نکات قبل از ایجاد یک استراتژی بازاریابی با تبدیل بالا و ایجاد رشد برای استارتاپ یا کسبوکار کوچک خود خواهید آموخت.
راهنمای گامبهگام برای نکات قبل از ایجاد یک استراتژی بازاریابی خوب هست.
در اینجا 5 نکته قبل از استراتژی معرفیشده است، که همه بنیانگذاران موفق استارتاپ در مورد بازاریابی آموختهاند.
1. تنها یک راه برای سنجش موفقیت بازاریابی وجود دارد.
بازاریابی استارتاپ شما حول یک هدف ساده میچرخد: ایجاد سرنخهای واجد شرایط. این ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد، اما بیش از 90 درصد استارت آپ ها شکست خواهند خورد. 14 درصد از آنها به دلیل بازاریابی ضعیف شکست میخورند.
جذب یک سرنخ، فقط به این معنا نیست که کسی را مجبور به پر کردن یک فرم کنید. این سرنخها شامل افرادی هستند که به شما اعتماد دارند و افرادی که میخواهند با شما تجارت کنند.
این بدان معناست که بازاریابی شما باید بر ایجاد روابط با افراد واقعی تمرکز کند. شما باید به مشتریان بالقوه خود اهمیت دهید و به آنها ارزش بدهید.
شما کیفیت روابط و تلاشهای بازاریابی خود را با اندازهگیری تعداد سرنخهای تولیدشده، ارزیابی خواهید کرد.
برندسازی، روابط رسانهای، تبلیغات - هیچکدام از اینها بهخودیخود یک هدف نیستند. در عوض، اینها همه مراحل و استراتژیهای متفاوتی برای جذب، تعامل و تبدیل افراد و کسبوکارها هستند.
شما میتوانید پول زیادی برای ساختن یک برنامه بازاریابی خرج کنید. بسته به اینکه چه کسی آن را میسازد، احتمالاً توصیههای مختلفی، در مورد چگونگی اندازهگیری موفقیت در بازاریابی، دریافت خواهید کرد.
به یاد داشته باشید که تنها یک راه برای سنجش موفقیت در بازاریابی وجود دارد: سرنخهای واجد شرایط.
شما میتوانید معیارهای دیگر را برای تعیین سلامت برنامه بازاریابی خود ردیابی و تجزیهوتحلیل کنید.
همانطور که میدانید، تجزیهوتحلیل یک مرحله اساسی در هر برنامه بازاریابی است.
این تجزیهوتحلیل زمینههای بهبود و فرصتهای رشد را نشان خواهد داد. با این حال، این تجزیهوتحلیل، نباید به قیمت اندازهگیری یا اولویتبندی سرنخها تمام شود.
2. به شما بهترین بازاریابان را نشان خواهد داد
بهترین بازاریابان برای شما سودآوری دارند، زیرا بهترین بازاریابان شما مشتریان شما هستند.
مشتریان خوشحال بزرگترین دارایی برند شما هستند. دلیلش اینجاست:
آنها اطلاعات محصولات و خدمات شگفتانگیز شما را در شبکه خود منتشر خواهند کرد.
هنگامیکه یک مشتری داستان شما را تعریف میکند، آن را به زبانی میگوید که احتمالاً افراد دیگری مانند آنها را متحول میکند.
مشتریان شما میتوانند محتوایی درباره تجربه خود با شرکت شما ایجاد کنند و به اشتراک بگذارند (که گاهی بهعنوان محتوای تولیدشده توسط کاربر یا UGC شناخته میشود) که میتوانید آن را از طریق کانالهای برند تقویت کنید.
پیشنهادهای تولیدشده از ارجاعات مشتریان موجود با نرخ بالاتر و سریعتر از سایر منابع بسته میشوند.
این بدان معنا نیست که شما نیازی به بازاریابی ندارید. در عوض، رابطه بین یک برند و مشتریانش باید همزیستی باشد و بازاریابی راهی عالی برای تقویت این رابطه است.
کمپینهای بازاریابی میتوانند زبان و چارچوبی را برای مشتریان فراهم کنند تا بتوانند شرکت را درک کنند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.
3. بازاریابان خوب معیارهای عملی را در اولویت قرار خواهند داد
همانطور که قبلاً گفتیم، تنظیم معیارهای مناسب برای هر استراتژی رشد بسیار اساسی است.
مهمتر از همه، بازاریابان خوب، زمان و تلاش خود را برای تعیین اهداف دیجیتالی مناسب برای کسبوکار یا مشتریان خود و ایجاد استراتژیهایی برای کمک به رسیدن به آن اهداف، سرمایهگذاری میکنند.
معیارهای نامناسب مانند: دنبال کنندگان رسانههای اجتماعی، بازدید از صفحه، مشترکین، تجزیه و تحلیلهای پرزرق و برق هستند که روی کاغذ بسیار مثبت نشان میدهند.
اما این موارد به سمت اهداف تجاری شما حرکت نمیدهند. آنها مثبت گزارش میدهند، اما هیچ پیش زمینهای برای آینده ندارند.
4. بازاریابی و فروش همه در یک تیم هست
یکی از اشتباهات رایجی که در شرکتها با هر اندازهای میبینیم، عدم تطابق بین کارکنان فروش و بازاریابی است. این اتفاق در شرکتهای بزرگ زیاد میافتد.
بهراحتی میتوان بازاریابی و فروش را بهعنوان سه تیم مجزا با سه هدف مجزا مشاهده کرد. به هر حال، مهارتها و تجربههای موردنیاز در هر نقش متفاوت است، که درست است، و کار روزانه نیز متفاوت است.
هر یک از این 2 تیم ارتباط مستقیمی با مشتری و در نتیجه رشد کسبوکار بهطور کلی دارند.
یادآوری به تیمهای بازاریابی و فروش که وظیفه آنها خدمت به خریدار در هر مرحله از استراتژی بازاریابی است (از مشتری احتمالی گرفته تا مبشر) میتواند به شما کمک کند که آنها در مسیر درستی قرار دارند.
همچنین تأثیر قدرتمندی در ایجاد اعتماد در سراسر بخشها دارد. بازاریابی همچنان هر روز را صرف کار بر روی راههای بهتر برای تولید سرنخهای واجد شرایط میکند و فروش همچنان بر روشنترین مسیر برای یک معامله بسته و سودآور متمرکز خواهد بود.
عدم تعادل بین این 2 تیم مشکلات واقعی استراتژی رشد شما را ایجاد میکند. زمانی که بازاریابی و فروش با کار در جهت اهداف مکمل همسو نباشد، تجربه کمتری برای مشتری و کارمندان شما ایجاد میکند.
5. بازاریابی شتاب ایجاد میکند
دلیل اینکه بازاریابی بخش مهمی از فرآیند رشد است، این است که بازاریابی شتاب ایجاد میکند.
بازاریابی، به شرکت شما کمک میکند تا بر رکود اولیه در رشد کسبوکار کوچک غلبه کند. بازاریابی مداوم به ایجاد حرکت و دسترسی به مشتریان بالقوه کمک میکند.
پیشنهاد می کنیم " کتاب طرح بازرایابی کسب وکار کوچک " را حتما مطالعه کنید. آلن ادیب نکات بسیار مهمی را برای موفقیت این تجارت ها بیان کرده است.
بازاریابی با جاذبه شروع میشود
اگر در مراحل اولیه رشد هستید، تقریباً همه در مورد برند و راه حلهای شما کنجکاو خواهند شد. شما نمیتوانید فقط برند خود را در مقابل این افراد غریبه فشار دهید و از آنها انتظار داشته باشید که اقدامی انجام دهند.
در عوض، بهتر است که روی جذب مخاطب دیگری تمرکز کنید و از آنها دعوت کنید تا شروع به بررسی چگونگی کمک به بهبود زندگی آنها کنید.
برخی از صاحبان کسبوکار بازاریابی را اولویت اصلی خود قرار میدهند، بهخصوص در ابتدا. برای برخی، بازاریابی پرهزینه، مبهم و وقتگیر به نظر میرسد.
همه ما هرزنامهها را در صندوق ورودی ایمیل خود دریافت کردهایم و نیازی به یک دانشمند موشکی نیست تا متوجه شود که خطر بازاریابی ضعیف همهجا وجود دارد.
اگر با یک بازاریابی متمرکز بر رشد کار کنید، بیشتر از آنکه ریسک کنید، درآمد کسب خواهید کرد.