اگر هنوز نمیدانید که چگونه تجارت خود را شروع کنید، حتماً 19 اصل رشد استارتاپ را ملاحظه کنید، تا بتوانید با آگاهی کامل وارد بازار شوید.
محتوای نوشتهشده در اینجا، به هیچوجه نشاندهنده یک استارتاپ شکستخورده نیست.
هشدار! این مقاله حاوی نکات مفیدی در مورد چگونگی ایجاد یک استارتاپ موفق است.
این مطلب همچنین در مورد اجتناب از اشتباهات در راهاندازی یک استارت اپ است.
اصول برتر رشد استارتاپ
1- انعطافپذیر باشید
انعطافپذیری و سازگاری کلید موفقیت است. 7 درصد استارت آپ ها به دلیل عدم انعطافپذیری شکست میخورند.
آنها در صورت نیاز نمیتوانند چرخش کنند. زمانی که نیاز به تغییر مدل کسبوکار، تغییر هدف مشتری یا چیز دیگری در زنجیره ارزش باشد، انعطافپذیری موردنیاز است.
انعطافپذیری و توانایی سازگاری با تغییرات نیز از ویژگیهای کلیدی استارتآپهایی است که بهسرعت در حال رشد هستند، که نیاز به ارتقای مداوم خود، مدل و مجموعه استعدادهایشان دارند.
این نکته آخر بسیار مشکل است: درک اینکه برای هر مرحله از یک استارت آپ به مهارتهای خاصی نیاز دارید بسیار سخت است و استخدام کارمندان همیشه یک چالش احساسی است.
2. تعادل کار با زندگی (واقعی)
ممکن است وسوسه شوید که فکر کنید سخت کار کردن، با ساعات طولانی کار کردن یکسان است.
ممکن است فکر کنید که برای موفقیت باید 200% زمان بدهید. اما آمار چیز دیگری میگوید؟ 8 درصد استارتاپ ها به دلیل فرسودگی شغلی شکست میخورند.
به فکر خود و رفاه خود، خانواده و عزیزانتان باشید. با آنها بمانید و آنها را از لپتاپ و گوشی هوشمندشان جدا کنید.
با این رویکرد سازگار باشید و خواهید دید که در محل کار بیشتر لبخند میزنید و آرامش بیشتری خواهید داشت.
این موضوع مسری است، بنابراین همکاران شما نیز از آن بهره خواهند برد و از آن نیز یاد خواهند گرفت.
در نهایت، به یاد داشته باشید که تقسیم مسئولیتها مهم است. فرهنگی که در آن مدیرعامل یا مؤسس، هر جنبهای از تجارت را با دقت مدیریت میکند، مطمئناً سالم نیست.
3- اتصال و ارتباط داشتن
منظور ما اتصال به اینترنت نیست، بلکه بهقدرت اتصالات و شبکهها اشاره میکنیم.
از دوستان، آشنایان، همکاران سابق و آشنایان و دوستان خود استفاده کنید، تا به میلیونها نفر دسترسی پیدا کنید. از آنها بازخورد بخواهید.
در مورد ایده خود و راه حلهای خود برای مشتریان، صحبت کنید. 8 درصد استارت آپ ها به دلیل عدم استفاده کافی از شبکه ارتباطات، شکست میخورند.
همچنین، سرمایهگذاران اصلی را فراموش نکنید. به دنبال توصیه آنها به سرمایهگذاری در تجارت خود باشید. نترسید، زیرا موفقیت شما موفقیت آنها نیز خواهد بود.
ارتباط داشتن یکی از مهمترین مواردی هست که در آینده تجارت مشا ضروری خواهد بود. حتی به جرات جزء یکی از انواع تکنیک بازاریابی هست.
مخصوصاً در ایران که داشتن یک شبکه ارتباطی قوی بسیار مهم هست. پیشنهاد میکنیم کتاب " تکنیکهای بازاریابی در ایران " را مطالعه کنید.
در این کتاب مهمترین روشهایی که در ایران میتوانید به یک متخصص بازاریابی تبدیل شوید، گفته شده است.
4. احترام به قانون
8 درصد از استارت آپ ها شکست میخورند. زیرا اهمیت انجام تجارت در محدوده قانون را، دستکم میگیرند. هر کشوری، هر دولتی قوانین خاص خود را دارد.
مطمئن شوید که یک کارشناس حقوقی استخدام کردهاید، یا از نزدیک با هم کار کنید، تا از هرگونه موقعیت ناگوار جلوگیری کنید.
شما نمیخواهید از شما شکایت شود و تمام پول خود را برای دفاع از خود از دست بدهید. به یاد داشته باشید که قانون، جهل را توجیه خوبی برای اشتباهات شما نمیداند.
همچنین به خاطر داشته باشید که رعایت مقررات میتواند پرهزینه باشد، بهخصوص زمانی که مجبور هستید برای مشاوره مناسب به وکلا پول بدهید.
5. دید جسورانه داشته باشید و میتوانید آن را بفروشید
ترویج ایده و دیدگاه شما بسیار مهم است. اگر سرمایهگذاران خطرپذیر از شما حمایت نمیکنند، سخت است باور کنید که پول لازم برای ادامه حمایت از کسبوکار خود را داشته باشید.
کتاب " شیوه گرگ اثر جردن بلفورت " یک گزینه عالی برای اعتمادبنفس در شروع و پیش بردن ایده تجاری شما خواهد بود.
8 درصد استارت آپ ها در واقع به دلیل کمبود بودجه یا علاقه کم سرمایهگذار شکست میخورند.
شما واقعاً به شخصی نیاز دارید که فقط به روابط عمومی و مدیریت سهامداران اختصاص داشته باشد.
بهطورمعمول، یکی از بنیانگذاران بر مدیریت مأموریت عملیاتی و تعالی اجرای تمرکز میکند، در حالی که دیگری شبکه را میسازد و چشمانداز را دائماً میفروشد، انگار که فردایی وجود ندارد!
بهخصوص در مرحله اول، شما واقعاً نیاز دارید کسی با پول از شما حمایت کند.
6. لحظه مناسب برای بازار مناسب
9 درصد از استارت آپ ها زمانی که سعی در گسترش جغرافیایی دارند شکست میخورند.
بیایید بگوییم که کسبوکار شما به خوبی پیش میرود. آنها تمایل دارند به سمت بازار بعدی حرکت کنند، تا از متقاضی بیشتر برای محصولات خود استفاده کنند.
همیشه به خاطر داشته باشید که با MVP از کوچک شروع کنید و سپس افزایش دهید.
همچنین به خاطر داشته باشید که گرفتن مشتریان در یک مکان تضمین نمیکند که همان مبلغ را در مکان دیگر دریافت کنید.
در نهایت، از منظر جغرافیایی، اگر با یک تیم از راه دور کار میکنید، بهتر است بهزودی نحوه مدیریت، حقوق و دستمزد و غیره را دریابید، زیرا اینها میتوانند هم حواسپرتی و هم فعالیتهای وقتگیر برای استارتآپ شما باشند.
7. شما اشتیاق دارید
9 درصد استارت آپ ها به دلیل نداشتن اشتیاق شکست میخورند.
اگر فقط بهکار علاقه دارید، اما هیچچیز خاصی در مورد محصول شما وجود ندارد، این یعنی بهجایی نخواهید رسید.
منظور ما این است که اگر محصولی میسازید، مشتری آن محصول نیز باشید.
این را خوب بدانید و تمام تفاوتهای ظریف بازاری که در آن حضور دارید، را درک کنید.
8. تست شخصیت بدهید
آیا میدانستید که ۱۳ درصد استارتآپها به دلیل عدم هماهنگی در تیم یا سرمایهگذاران شکست میخورند؟
بنیانگذاران باید با دقت بسیاری از همکاران خود و سرمایهگذاران خود را انتخاب کنند!
در مرحله بعد، آنها همچنین باید اطمینان حاصل کنند که استعدادهایی را استخدام میکنند، که میتوانند به خوبی با سایر اعضای تیم کار کنند.
سعی کنید به آنها آموزش دهید و اول به نظرات آنها گوش دهید، سپس راهکار ارائه دهید.
9. متمرکز بمانید
حواسپرتی بسیار آسان است. کارآفرین بودن بسیار سخت است.
این شغل برای همه مناسب نیست. 13 درصد استارت آپ ها در واقع به دلیل عدم تمرکز شکست میخورند.
10. در لحظه تاریخی مناسب حرکت کنید.
ممکن است فکر کنید که خیلی زود شروع کردید و محصول شما بهاندازه کافی خوب نیست.
همچنین ممکن است این اتفاق بیفتد که خیلی دیر شده است و فرصت خود را در بازار از دست دادهاید.
چگونه زمان مناسب را میدانید؟ یک تست کوچک مناسب از محصول و تجارت راهاندازی کنید و مطمئن شوید که نمونه اولیه شما بسیار خوب است، حتی اگر ویژگیهای محدودی داشته باشد.
از منظر فنی، این بسیار چالش برانگیزتر است. زیرا مشتریان مشتاق نوآوری هستند، اما همه آنها واقعاً آماده پذیرش فناوری جدیدی نیستند. 13 درصد از استارتاپ ها، به دلیل خطای زمانبندی محصول شکست میخورند.
11. دقت داشتن نسبت به مشتری، مصرفکننده یا خریدار
مشتریان خود را فراموش نکنید. این قطعاً یکی از مهمترین قوانین برای استارتاپ است.
آنها چه میخواهند؟ آنها به چه چیزی نیاز دارند؟ آنها چه کسانی هستند آیا واقعاً آنها را میشناسید؟
این موضوع از آنجایی اهمیت دارد که شما باید یک وجه تمایز استراتژیک در کسب وکار خود ایجاد کنید ، تا مشتری علاقه بیشتری به محصولات شما داشته باشند.
مثلاً، بهخصوص در ابتدا، آیا گروه اصلی و مشتریان اولیه خود را شخصاً میشناسید؟
14 درصد استارت آپ ها به دلیل نادیده گرفتن مشتریان، شکست میخورند. آنها بیشتر بر روی نتایج کوتاهمدت کسبوکار تمرکز میکنند و بلندمدت را نادیده میگیرند.
12. کمپینهای بازاریابی عالی ایجاد کنید
14 درصد استارت آپ ها به دلیل اجرای ضعیف بازاریابی شکست میخورند. شناخت مخاطبان هدف و نحوه جذب آنها و تبدیل آنها به مشتری، کلید موفقیت هر کسبوکاری است.
اگر نمیدانید چگونه محصول خود را تبلیغ کنید (اگر میخواهید سرپا بمانید باید این کار را انجام دهید)، فردی را استخدام کنید که میداند چگونه این کار را انجام دهد.
13. شما یک مدل کسبوکار خوب دارید که ماندگار است
شاید با جریانهای درآمدی متعدد. این مهم است، که 17 درصد استارت آپ ها شکست میخورند؟ زیرا محصولی را بدون مدل کسبوکار مناسب میفروشند.
این افراد در حال ایجاد اکوسیستمی هستند که به بخش خردهفروشی اجازه میدهد تا سودآور نباشد، با پشتوانه زیرساخت ابری بسیار سودآور، بازار شخص ثالث و پلتفرم تبلیغاتی که اکنون حتی مهمتر از گوگل است (با بیش از 50 درصد از جستجوهای محصول که مستقیماً از دیجی کالا شروع میشود.)
بهطورکلی:
شما جریان درآمد بیشتری دارید.
شما بیش از یک کانال برای هدایت ترافیک خود دارید (شما نمیتوانید فقط به سئو تکیه کنید).
14. یک محصول کاربرپسند و تجربه دیجیتالی دریافت کنید
این بار باز هم در مورد اهمیت درک مشتریان و شناخت نیازها و خواستههای آنهاست.
خرید و استفاده از محصول را برای آنها آسان کنید! 17 درصد استارت آپ ها شکست میخورند، زیرا محصولی دارند که کاربرپسند نیست.
دلیل اصلی ان متفاوت نبودن آن هست. متمایز کردن کسب وکار از رقبا دلیل اصلی موفقیت برندهای بزرگ هست.
15. یک مدیر مالی استخدام کنید
اساساً شما به کسی نیاز دارید که چکهای شما را بررسی کند، اما همچنین به کسی نیاز دارید که بتواند به شما کمک کند تا محصولتان را به روش درست قیمتگذاری کنید.
گاهی اوقات موضوع قیمت بالایی نیست که تعیین میکنید، بلکه بیشتر بهمنظور برآورده کردن انتظارات مشتریان مربوط میشود.
اگر کسی حاضر است برای یک محصول رقم بالایی به شما بپردازد، مطمئن شوید که محصول شما عالی و فراتر از انتظارات است.
16. جلوتر از منحنی رقبا باشید
19 درصد استارت آپ ها شکست میخورند، زیرا رقبا از آنها بهتر عمل میکنند. ما به شما گفتیم، کارآفرین بودن سخت است.
هنگامیکه متوجه شدید که راه حل مناسبی برای مشکل وجود دارد، پس از اینکه متوجه شدید که یک محصول مناسب برای بازار وجود دارد، بهزودی متوجه خواهید شد که تنها نیستید.
نسبت به مشتریان وسواس داشته باشید، اما رقابت خود را فراموش نکنید. شما و مشتریانتان در یک حباب زندگی نمیکنید.
در برخی موارد، ممکن است متوجه شوید که باید یک بخش تحقیق و توسعه راهاندازی کنید و سرمایهگذاری خوبی برای آن فراهم کنید.
برای تبدیلشدن به شرکت بزرگتر به تحقیقات مداوم نیاز است.
17. افراد مناسب را برای بازیابی قدرت خود داشته باشید
اگر مؤسس هستید و چیزی در مورد اعداد و ارقام نمیدانید، فردی را استخدام کنید که بتواند عدم مهارت شما را متعادل کند.
اگر نمیدانید چگونه محصول خود را بسازید، حتی پروژه خود را شروع نکنید.
23 درصد استارت آپ ها به دلیل نداشتن تیم مناسب شکست میخورند. بنابراین، با افرادی که به یکدیگر کمک میکنند، یک تیم قوی بسازید.
توصیه ما این است که در هسته اصلی شرکت خود یک متخصص در امور مالی، تجزیهوتحلیل، فناوری و تجارت داشته باشید.
18. جریان نقدی خود را چک کنید
29 درصد استارت آپ ها به دلیل کمبود نقدینگی ورشکست میشوند. هر بار که تغییراتی میکنید، هر بار که مشتریانی را بهدست میآورید و سعی میکنید آنها را حفظ کنید، باید در هزینه خود صرفهجویی کنید.
بنابراین، سرمایهگذار خود را در جریان بگذارید، به آنها احترام بگذارید و از آنها دعوت کنید به شما و ایده شما بهاندازه کافی باور داشته باشند ، تا با آزاد کردن پول بیشتر به شما زمان بیشتری بدهند.
19- تمرکز بر نیاز بازار
42 درصد از استارت آپ ها شکست میخورند، زیرا بازاری برای محصولاتشان وجود ندارد. دلیل شماره یک شکست استارت آپ ها زمانی است که کسبوکار بهجای برآوردن نیازهای واقعی بازار، به دنبال حل مشکلات غیرضروری است.
در اینجا به سؤالات اصلی پاسخ داده میشود:
مشتری شما کیست؟
مشکل او چیست؟
چگونه در تلاش برای حل آن هستید؟
بزرگترین نیاز او، مهمترین چیز برای دستیابی: یک تجارت پایدار، سودآور، مقیاسپذیر و سالم، که نیاز واقعی به مشتری مناسب را در زمان مناسب برآورده میکند.
جمعبندی
برای بسیاری، عدم اعتماد به نفس و باور به ایده، دلیل اصلی شکست استارت آپ هاست.
این زمانی اتفاق میافتد که بنیانگذار یا بنیانگذاران ایده خود را باور ندارند، یا امید را به خود یا تیم از دست میدهند.