معرفی کتاب نترس باش:
نترس باش کتابی دلگرم کننده و الهام بخش است که با ارائه ی سرگذشت افراد سرشناس و شاید ناشناس و بیان تجربیات آن ها از اتخاذ تصمیمات شجاعانه در لحظات اضطراب آور و سرشار از دودلی ،خواننده را به تفکر وا می دارد.با خواندن آن در می یابید افراد بسیار موفقی همچون اپرا،استیو جابز و استیون اسپیلبرگ هم بار ها و بارها ترس و شکست را در زندی تجربه کرده اند؛شکست ها و ترس هایی که بسیاری از مردم چیزی از آن نمی دانند.به قول معروف موفقیت همچون کوه یخی است که مردم فقط قله آن را می بینند.جین کیس پشت صحنه زندگی این افراد را پیش چشمانتان می گشاید و با آگاهی از آن احساس آسودگی می کنید؛چرا که در می یابید موفقیت یک شبه و براساس شانس به دست نمی آید؛تشویقتان می کند بر شرط بزرگ زندگی خود پایبند بمانید و راه تحقق رویایی را که در سر دارید بیابید.«نترس باش»به خواننده می آموزد چطور پنج اصل برای نترس بودن را بشناسد و در زندگی و تجارت خود به کار گیرد و جرقه پیشرفت ها و موفقیت های بزرگ را در زندگی ایجاد کند؛پیشرفت هایی که نه تنها زندگی فرد را بهبود می بخشد،بلکه جهان را نیز به جای بهتری تبدیل می کند.
آیا این کتاب برای من مناسب است؟
اگر برای انجام کار هایی که فکر می کنی درست هست نیاز به انگیزه داری تا بر ترس هات غلبه کنی ،این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب نترس باش می خوانیم:
بر دیوار ورودی دفترم قاب عکس خاصی آویزان است که همه بتوانند آن را ببینند.عکس یونیس کندی شرایور 80 ساله،بنیانگذار بازی های المپیک ویژه ، که همراه چند ورزشکار در استخری لبخند می زند.در انتهای عکس این جمله نوشته شده:«جین می خواهم تابستان بعد با من در استخر باشی!» متاسفانه پیش از آن که تابستان بعدی برسد،یونیس مرد.
من هرگز شانس این را نداشتم که با یونیس به معنای واقعی کلمه در استخر باشم ، اما به قدر کافی خوش شانس بودم که این رهبر برجسته را در سال های پایانی عمرش بشناسم و واقعا به او علاقه مند شوم؛بنیاد کیس به بازی های المپیک ویژه کمک کرد تا حضورش را در جهان افزایش دهد.من از تلاش های یونیس برای دستاورد های بیشتر،اهداف بزرگ تر ،پذیرش خطرات بیشتر و فراموش نکردن افراد آسیب پذیر .دیدن امید و امکانات برای همه الهام گرفته ام.«با من بیا استخر» تلنگری است که همیشه به من یادآوری می کند درون استخر زندگی بپرم و تغییر ایجاد کنم.
برای درک یونیس باید سرگذشت او را بدانید.یونیس نخستین بازی های المپیک ویژه را در تابستان گرم و مرطوب سال 1968 در شیکاگو برگزار کرد؛در حالی که مدت زیادی از ترور برادر جوانش سناتور رابرت کندی نمی گذشت؛بعد از مرگ زودهنگام و غم انگیز سه خواهر و برادر دیگر یونیس از جمله رئیس جمهور،جان کندی اتفاق افتاد.آن روز ماموریت او در شیکاگو این بود که الهام بخش خواهرش رزماری باشد که با ناتوانی ذهنی متولد شده بود. یونیس و رزماری در کودکی با هم ورزش می کردند،آن ها گروهی صمیمی تشکیل دادند.یونیس خود را ملزم می دانست افراد ناتوان را از طریق ورزش توانمند سازد.ماموریت او که به عنوان یک برنامه ی تابستانی به نام کمپ شرایور از حیاط خلوت منزلش شروع شده بود، تا سال 1968 این جنبش در سراسر آمریکا و کانادا گسترش یافت.یونیس با اشتیاق تمام بر یک شرط بزرگ تمرکز کرده بود: تغییر دادن دنیا از طریق ورزش؛شرطی که باعث شده بود آن سال تابستان به شیکاگو برود.در آنجا همچنان که خورشید بر هزاران ورزشکاری که در ورزشگاه سولجر فیلد گرد هم آمده بودند، می تابید، یونیس سوگندنامه ی بازی های المپیک ویژه را قرائت کرد:
اجازه دهید برنده شوم،اما اگر نتوانم برنده شوم
اجازه دهید شجاعانه تلاش کنم.
یونیس آن روز در ورزشگاه شجاعانه عقیده اش را اعلام کرد:که روزی یک میلیون نفر با ناتوانی های ذهنی در این بازی ها رقابت خواهند کرد،چیزی که در سال1968 هدفی جسورانه به نظر می رسید.