ظرف شکسته، طلای گرانبها
ژاپنی ها رسم عجیب و جالبی دارند. هر ظرفی که میشکند، فرصتی دارد برای گرانبها شدن! چرا؟ ظرف شکسته را که باید انداخت دور یا شکستهبندیاش کرد نهایتاً هم مثل اولش نمیشود. اما گرانبها شدن همینجا میتواند اتفاق بیفتد، در مرحله شکستهبندی. ژاپنیها ظروف شکسته را با طلا به هم میچسبانند و پسازآن است که ظرف شکسته عیاری بیشتر از قبلش پیدا میکند. شکستهای ما بیشباهت به این سنت ژاپنی نیست. گذشتن از شکستها و زخمهای کاری است که به انسان ارزش میدهد. حتی این فرصت را فراهم میکند تا به موفقیت طلایی دستیابیم، چراکه در هر شکستی پندی نهفته است.
البته همه افراد از این فرصت استفاده نمیکنند.
به عقیده کاوه صدقی، نویسنده کتاب سفر به ثمر و کارآفرین ایرانی، آدمها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
• آنهایی که در ناز و نعمت بودهاند. در شرایط گلخانهای بزرگشدهاند و شکستگی و لرزه را تجربه نکردهاند. آنها بهمانند همان کوزههایی هستند که در گوشهای از دکور خانه سالهای سال جا خوش کردهاند نه ارزشی به دست میآورند و نه ارزشی از دست میدهند و به نحوی زندگیای روزمره را طی میکنند و منتظر رسیدن تقدیر و تغییر میمانند.
• گروه دوم، کوزههای شکستهاند. کوزههایی که چرخش روزگار، آنها را بر زمین زده است و تمایلی برای جمعکردن خود و ایستادن دوباره ندارند و بیارزش شدهاند. عمری را در این بیارزشی، به سر میآورند تا به پایان خویش برسند.
• گروه سوم همانهایی هستند که بارها زمینخوردهاند و به هزاران تکه تبدیل شدند اما جمع شدهاند و شکافهای ناشی از شکست را با طلا پرکردهاند.
کاوه صدقی کتابش را در دسته سوم قرار داده است و در این کتاب به بیان سرگذشت خودش و مشکلات و سختیهایی که از زمان کودکی در زندگیاش به وجود آمد میپردازد. همان مشکلاتی که با آنها مبارزه کرد اما دست از رؤیاها و آرزوی هایی که در سر داشت، نکشید. مانند مثال ژاپنی زمین خوردنها و شکستها باعث قوی شدن او شدند و او را در برابر ناملایمات روزگار مقاومتر کردند. در این کتاب، باتجربهها و فعالیتهایی که او در تیمهای ورزشی و حوزه کارآفرینی و صنعت ورزش به دست آورده است آشنا میشویم. این تجربیات برای تمامی افرادی که به دنبال موفقیت و فراتر رفتن از وضعیت فعلی هستند توصیه میشود.
نویسنده در مورد کتاب سفر به ثمر میگوید:
«روایت من، داستان خودساختگی است. روایت ساختن از صفر. کنار آمدن با آنچه روزگاری بازی دوران کودکیات بود و سالها بعد، نهتنها به جدیترین پدیدهی زندگیات تبدیل شد که کمکم متوجه شدی برای خیلیهای دیگر هم اینگونه بوده است .... از کودکی، با مسابقه و بردوباخت همراه بودم. بارها باختم اما باخت را آخر خط ندانستم. برعکس، وقتی بعد از باخت کنار نمیکشیدم و باز سراغ میدان بازی را میگرفتم، میدیدم که چقدر قویتر از قبل شدهام و بهتر بازی میکنم. این را مدیون شکست قبلی بودم و همین شکستهای قبلی، کنار هم پلهایی را ساختهاند که من را به روزگار امروز رساندهاند...»
در این کتاب که توسط انتشارات نگاه نوین به چاپ رسیده است، با تجربیاتی آشنا میشوید که منبعی الهامبخش برای شما در پیمودن مسیر رسیدن به موفقیت خواهد بود. این تجربیات همان شیارهای طلای ظروف ژاپنی هستند که با خواندنشان دستکمی از طلا نخواهد بود و شمارا دررسیدن به خواستههایتان یاری میکند.