کتاب متفاوت بودن

معرفی کتاب متفاوت بودن:
در جهانـی کـه دیده شـدن بسـیار سـخت شـده اسـت، بایـد مفاهیـم کلاسیک و عمومـی کارآفرینـی را بازنگـری کـرد. مفاهیمـی کـه شـاید در دورانـی نوشـته شــدند کــه وضعیــت امــروز، محــال به نظــر می‌رســید؛ امـا حالا وضعیـت به گونـه‌ای شـده اسـت کـه هـر شـرکت و سـازمانی در ابتـدای مسـیرش بایـد بیـش از همـه حواسـش را معطـوف بازاریابـی کنـد؛ آن هـم نـوع جدیـدی از
بازاریابـی کـه بیـش و پیـش از همـه میـزان متفاوت بـودن محصـول را در میـان خیـل محصولات مشـابه می‌سـنجد و ملاک‌های شـفاف و کارآمـدی در مـورد خلـق ایـن تفـاوت دارد.
در بــازاری اینچنیــن، خانــم «یانگمــی مــون» اســتاد مطــرح دانشــکده‌ی کســب وکار هــاروارد، بیــش از همــه می‌توانــد راوی درســت و کاربردمحــور خلــق تفــاوت در کســب وکار باشــد؛ چــون در وضعیــت پیچیــده‌ی خلـق مزیـت رقابتـی و یـک جایـگاه متفـاوت در بـازار، بایـد دو عنصـر تجربـه‌ی عملــی کســب وکار و محتــوای تئوریــک و آکادمیــک را توأمــان در کار آورد.
ویژگـی رویکـرد خانـم «یانگمـی مـون» ایـن اسـت کـه راهکارهایـش هـم به کار کســب وکارهای کوچــک می‌آیــد، هــم می‌توانــد بــرای کســب وکارهای بــزرگ راهگشـا باشـد. معنایـش ایـن اسـت کـه بـرای متفاوت بـودن نیـازی نیسـت پـول خـرج کنیـد و زمیـن و زمـان را بخریـد؛ فقـط کافیسـت مقـداری خلاق باشـید و بدانیـد چگونـه از دل یـک ایـده و طـرح کسـب و کاری، عنصـر تفـاوت و تمایـز را بیـرون بکشـید.
کتاب متفاوت بودن، ایـن ایده‌هـای خلاقانه را برای شما گردآوری کرده و در کمتــر جایــی مثــل ایــن کتــاب می‌توانیــد چنین ایده‌هایی را پیــدا کنیــد

آیا این کتاب برای من مناسب است؟
اگربه دنبال ایده های خلاقانه هستید و می خواهید بدانید که چگونه از دل ایده های کسب وکاری عنصر تفاوت و تمایز را بیرون بکشید این کتاب مناسب شما است.

در بخشی از کتاب متفاوت بودن می خوانیم:
وقتی دختر بچه بودم، معلمی داشتم که عادت داشت شاگردانش را به نوشیدن شیر فراوان تشویق کند.باورش شده بود شیر باعث تقویت هوش می شود. از نظر این معلم ( که هم ذاتا  و هم از نظر تحصیلات ، شخصیت علمی محسوب می شود)هیچ چیزی یا هیچ واحد پولی ، ارزش مند تر از هوش نبود. گهگاه که یکی از ما رک و راست از او می پرسید:هوش چیست؟ هر با جواب متفاوتی می داد.هوش اولین کلماتی است که نوزاد یاد می گیرد..
هوش همان لطیفه ای است که هیون جو امروز صبح سر کلاس ریاضی تعریف می کرد. هوش سه برادری هستند که دست همدیگر را گرفته اند. هوش زرد است.
جواب هایش عصبانی مان می کرد  حالا بعد از سی سال، بررسی دلیلش جالب است. ما کخ کودک بودیم در عمل از او می خواستیم  مطلبی را برای ما به ساده ترین زبانی که آنموقع می دانستیم، توضیح دهیدو هرچ ند همیشه به شیوه ای شفاف و حتی صریح جواب می داد.پاسخ هایش در واقعیت کنار عبارت هایی قرار می گرفتند که هیچ ارتباط ظاهری با توضیحاتش نداشتند.راستش را بگویم کل این موضوع نسبتا اعصاب خردکن بود.با همه ی این ها امروز همدردی بیشتری با معلم دبستانم دارم. در طول این سال ها یاد گرفته ام توصیف می تواند برای یک توصیف کننده هم یک چالش ظریف باشد؛هر چقدر تلاش کنید بیش تر وارد عمق آن شوید به کلمات مناسب بیش تری برای ادا کردن حق مطلب نیاز دارید.خوبی اش این است که برای انجام این کار،امکان ترکیب و تطابق واژه ها به شیوه های نامحدود وجود دارد آنچه سخت است این است که وقتی این کلمات به یک شیوه ی غیرمنتظره یا بیش از اندازه بلند پروازانه ترکیب و تطابق داده می شوند توضیح نهایی می تواند تقریبا برای فردی که در سوی دیگر ان قرار دارد، تقریبا غبرقابل فهم باشد. در بزرگسالی در هر دو سوی این قضیه بوده ام. وقتی می شنوم منتقدی نوشیدنی خاصی را به صورت کمی چالش بر انگیز اما با جذابیت فکری قابل ملاحظه یا ذره ای متانول و اوکالیپتوس کال در ابتدا به همراه مقادیر بالای عسل اقاقیا و وانیل در انتها توصیف می کندف هیچ  وقت واقعا نمی دانم  قرار است با این اطلاعات چکار کنم.مشابه این تقریبا چیزی به اندازه ی زیر و رو کردن نقد و بررسی دو هزار کلمه ای درباره ی جدیدترین فیلم اکران شده و همچنان قانع نشدن در پایان ان اعصابم را خرد نمی کند.انگار کنتقد جوری سرگرم حال کردن با متن خودش شده که یادش رفته به اساسی ترین سوال های خواننده پاسخ دهد.بله بازیگری آن ماهرانه و نور پردازی اش جسورانه بود ولی اصلا خود فیلم خوب بود یا نه ؟ ارزش دیدن داشت؟
از سوی دیگر هر سال حدود دویست دانشجو در کلاس من ثبت نام می کنند.اگر از من بپرسید این دسته از دانشجویان را برای تان توصیف کنم،احتمالا انتظار دارید این کار را با استفاده از عبارت های قابل پیش بینی انجام دهم. انتظار ندارید به شما بگویم ان ها عایق صدا یا به شکل فشردنی ،نرم هستند یا به ابیاری روزانه نیاز دارند. انتظار دارید به شما بگویم ان ها باهوش،سر زبان دار،مهربان یا اجتماعی اند.توصیف خوب، توصیفی ست که تمایز را با استفاده از جنبه هایی که برای ما قابل فهم است ، نشان می دهد.اگر توصیف به این صورت نباشد، به هیچ وجه نمی دانیم عنصر توصیف شده را کجای ذهنمان بگذاریم.


LIB1-T-R