معرفی کتاب هر دانش آموزی می تواند موفق شود:
امروزه بیش از هر زمانی کیفیت سیستم آموزشی اهمیت پیداکرده است. از طرفی دانش آموزان از سمت همکلاسی هایشان قضاوت میشوند و از طرف دیگر، دانش آموزان دروس را باکیفیت لازم فرانمیگیرند. این گفته را با توجه به سیستم نمره دهی در مدارس میتوان به خوبی درک کرد. چراکه اگر دانش آموزان را بر اساس نمرهای که کسب کرده اند به سه دسته عالی، متوسط و ضعیف دستهبندی کنیم، متوجه میشویم که کمتر از 50 درصد از آنها باکیفیت بالا دروس را فرامیگیرند.
دکتر ویلیام گلسر پس از پژوهش بر روی 4 مدرسه و سنجش وضعیت آنها از تفکراتش که در کتاب تئوری انتخاب استفاده کند و راهکاری عملی را بر اساس تئوری روانشناختی مبتنی بر کنترل درونی معرفی کند. تمرکز اصلی او در کتاب هر دانش آموزی میتواند موفق شود بر معلمان و دانش آموزان است و تلاش می کند تا تغییرات معنادار و البته مطلوبی را در کیفیت زندگی هر دو گروه ایجاد کند. نقطه قوت این کتاب در این است که هیچگونه زور و قدرتی به سمت دانشآموز وارد نمی شود؛ بلکه، با شیوه ای زیرکانه شما را بهطور ناخودآگاه به چالشی دعوت میکند. این چالش همان تغییر شیوه کنونی شما در درس خواندن است که با خواندن این کتاب میتوانید آن را تغییر دهید و بازدهی تان را بهطور مطلوبی افزایش دهید.
دکتر ویلیام گلسر ابتدا مشکلات پیچیدهای که در سیستم آموزشی رایج است را مطرح میکند. سپس پیشنهاداتی را برای رفع این مشکلات به مخاطب ارائه میکند. او در بخشی از این کتاب ملاکهایی را معرفی میکند که هر مدرسهای میتواند آنها را به عنوان ملاک سنجش کیفی مدرسه انتخاب کند. برای مثال یکی از این معیارها تاکید بر شایستگی کلی دانش آموزان بهجای یادگیری اجباری آنها است. چنین پیشنهاداتی ابتدا خودتان را تغییر میدهد. اگر شما مدیر، معلم یا کارمند مدرسه هستید، پیش از ایجاد هرگونه تغییری در محیط کارتان، ابتدا باید ذهنیت خودتان را عوض کنید. تا زمانی که دانشآموزانتان را سرزنش می کنید و از تحسین آنها خودداری میکنید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که دانشآموزانتان محیط شاد و بدون دغدغهای را داشته باشند. اینگونه رفتارهایی که از شما سر میزند می تواند منجر به اختلالاتی مانند اختلال نافرمانی مقابلهای در شاگردانتان بشود.
در فصل دوم، نویسنده مشکلات ذاتی سیستم نمره دهی را هدف بحث قرار میدهد. او عقده دارد تا زمانی که سیستم نمره دهی به صورت کمی است، یعنی 0 تا 20، نمرهای مانند 17 برای دانشآموز ناخوشایند است. درصورتی که چنین نمره دهی برای سنجش میزان شایستگی دانشآموز کاملاً بیمعنا است. تعداد زیادی از دانش آموزان هستند که بنا به دلایل مختلف قادر به کسب نمره بالای 16 نیستند اما متاسفانه مورد قضاوت سایرین قرار میگیرند که در صورت تداوم میتواند باعث بروز استرس و اضطراب و کاهش اعتمادبهنفس آنها شود.
ویلیام گلسر اندیشه هایش را که حاصل سالها مطالعه و پژوهش در زمینه آموزشوپرورش بر روی معلمان و دانش آموزان است را در این کتاب گردآوری کرده است. مطالعه کتاب هر دانشآموزی میتواند موفق شود را به معلمان دغدغهمند توصیه میکنیم که به دنبال ایجاد کلاسی پربهره هستند و میخواهند محیطی را در کلاس به وجود بیاورند که دانش آموزان بتوانند در آن رشد کنند و استعداد هایشان را شکوفا کنند. این کتاب توسط دکتر علی صاحبی در 248 صفحه ترجمهشده و انتشارات سایه سخن آن را به چاپ رسانده است.
در بخشی از کتاب هر دانش آموزی می تواند موفق شود می خوانیم:
سال ها پیش وقتی از استاد راهنمایم دکتر جی ال هرینگیتون پرسیدم برای دریافت کمک از مشاوره، مراجعان باید چه کار کنند،پاسخ داد:« فقط مراجعه کنند ؛بقیه اش به عهده ی ماست.»بنابر تجربه من این حرف درباره ی مدرسه های کیفی گلسری نیز صادق است ؛ تنها کاری که دانش آموزان باید انجام بدهند این است که به مدرسه ها بیایند ،بقیه کار وظیفه ی ماست.به نظر من ما می توانیم هر دانش آموزی که به مدرسه می آید را قانع کنیم در سطحی با کفایت و شایسته کار کند.باید با آن ها ارتباط برقرار کنیم ، به ویژه اگر برای ما دردسر ایجاد می کنند.وقتی دانش آموزان مشکل دار می بینند دیگرانی که مثل خودشان هستند با معلمان کنارمی آیند ، به خودشان خواهند گفت: « شاید چیز خوبی باشد بهتر است به آن فکر کنم. شاید بیش تر از کاری که اکنون می کنم نشاط آور باشد.»نیازی نیست از دانش آموزان مدرسه های کیفی گلسری بپرسید آیا معلمان را دوست دارند و از مدرسه خوششان می آید یا خیر؛ به محض ورود به این مدرسه ها نشاط و شادابی را در چهره آن ها خواهید دید.
ایجاد این محیط لذت بخش تصادفی نبوده است .مسئولان مدرسه های کیفی گلسری با پیروی از شیوه های این کتاب می دانند چگونه با دانش آموزان ارتباط برقرار کنند به گونه ای که هم به صورت فردی و هم گروهی نزدیک تر می شوند .به زبانی که من بارها در این کتاب حرف می زنم معلمان با دانش آموزان پیوند برقرار می کنند.این کار را نیز با فاصله گرفتن از« کنترل بیرونی » که رابطه ی دانش آموز-معلم را خراب می کند انجام می دهند.مسئولان مدرسه های کیفی گلسری محیط تئوری انتخاب را جایگزین محیط کنترل بیرونی می کنند این کار باعث پیوند معلمان ،دانش اموزان و والدین می شود.