رونق در هر وضعیت اقتصادی

معرفی کتاب رونق در هر وضعیت اقتصادی:
من عاشق وضعیت اقتصادی بد هستم. مشتریان من هم همگی عاشقش  هستند و بعد از خواندن این کتاب شما هم عاشقش خواهید شد.
هر چند رکود های اقتصادی (مثل رکود اقتصادی فعلی)باعث دردسرند، فرصت های کشف حوزه های رشد در وضعیت های سخت در مقایسه با دوره های رونق بسیار بیشترند ؛ و به همین خاطر است که من از این نوع رکود استقبال می کنم.
در وضعیت اقتصادی بد می توانید از رقیبانتان جلو بزنید،کارهای شگفت انگیز انجام دهید، قوی تر شوید و خیلی کار های دیگر بکنید.مهم ترین مساله این است که اگر شیوه ی استفاده از وضعیت های اقتصادی سخت را بدانید،می توانید به آسانی برنده شوید.
در این کتاب به شکا یک قول منحصر به فرد می دهم.در صورت مثبت بودن همه ی شاخص ها همگان می توانند راه موفقیت را به شما یاد بدهند، ولی من به شما نشان خواهم داد که چگونه می توانید در دوره هایی که تصویر مالی ملی و جهانی بسیار تیره و تار است، به موفقیت دست پیدا کنید.

آیا این کتاب برای من مناسب است؟
اگر به دنبال روشی کارآمد هستید تا در دوران بی ثباتی اقتصادی به یک منبع اقتصادی با ثبات تبدیل شوید،این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب رونق در هر وضعیت اقتصادی می خوانیم:
به هیچ وجه نمی توان انکار کرد که در این جهان قانون جنگل حاکم است و جهان کسب وکار هم از این قانون مستثنا نیست؛ و در حقیقت جانوران آن خیلی درنده خوترند.بنابراین چگونه می توانید در این جهان به برتری برسید؟چطور می توانید مطمئن شوید محصولات و خدماتتان از بقیه بهترند؟
«پیتر دراکر»که به نظرم بزرگترین متفکر کسب وکار قرن بیستم است، زمانی گفته بود بازاریابی ، نوآوری و استراتژی پردازی از مهم ترین کارهایی هستند که اهالی کسب وکار می توانند انجام دهند،اکثر این افراد نمی توانند یک جریان دائمی از پیشرفت های بزرگ را در این سه حوزه ی کلیدی ایجاد کنند.در نتیجه هر چند آن ها نمی خواهند خودشان را مطرود و منسوخ کنند ، می توانند مطمعن باشند که رقیبان آن ها سرگرم همین کار در مورد آن ها هستند.
اگر در مقابل رقیبان بازنده اید، وقتش شده است که یک کار متفاوت انجام دهید.در این فصل یاد می گیرید چگونه می توانید کسب وکارتان را به جلو برانید و فرسنگ ها از رقیبانتان جلو بیفتید، بدون اینکه آن ها متوجه شوند چه اتفاقی افتاده است .تنها کاری که باید انجام دهید، کمی نوآوری و تدوین یک نوع استراتژی عالی ست.به بیان دیگر باید رویکردتان را تغییر دهید.
یک مثال از این موزد در ادامه آمده است.
چند سال پیش دو دوست داشتم که هر دو فرصت کسب و کار مشابهی را کسب کردند؛ولی به شیوه های کاملا متفاوت؛ یکی تاکتیکی و کوتاه بینانه و دیگری استراتژیک و متمرکز بر کارهای بلند مدت،از آن بهره برداری کردند. دوست اول من به نام «تام» در نوشتن آگهی های تبلیغاتی استعدادی سرشار داشت و توان موجود در بازار الماس مصنوعی یا زیر کونی های مکعبی را مشاهده کرد. او با پرداخت سی هزار دلار یک آگهی تمام صفحه در روزنامه ی لس آنجلس تایمز منتشر کرد و راه اندازی شرکت جدیدش را با نام شرکت الماس بورلی هیلز و محصول کلیدی آن الماس یک قیراطی به بهای سی و نه دلار به اطلاع عموم رساند.این تبلیغ عالی باعث شد «تام» حدود چهل و دو هزار دلار الماس بفروشد به بعد از کسرکردن همه مخارج سه هزار دلار سود کرد. «تام» که به کسب سودهای سرشار عادت داشت،متوجه شداین سود ارزش ندارد،بنابراین از این کسب و کار خارج شد.
دوست دومم به نام «لری» تبحر «تام» را در نوشتن آگهی های تبلیغاتی نداشت. ولی یکی از استراتژی پردازان بسیار خبره در سطح جهانی بود و استراتژیی همیشه از تبلیغ بهتر است.«لری» هم مجهز هب یک طرح عملیاتی به همین بازار وارد شد،ولی یک نتیجه ی کاملا متفاوت به دست آورد.تبلیغ او به زیبایی تبلیغ «تام» نبود و بنابراین سنگ ول پلیس و تیسانی  (او این نام را به تقلید از ون کلیف و آرپل و تیفانی ساخته بود که در آن زمان برند های بسیار مطرح  روز بودند) فقط باعث کسب درآمدی بیست و هشت هزار دلاری از تبلیغات سی هزار دلاری شد.بنابراین قبل از احتساب هزینه های بالاسری ، «لری» دو هزار دلار ضرر کرد.ولی مایوس نشد و فاز دوم استراتژی اش را ادامه داد.در حالی که «تام» محصولش را در یک جعبه ی مقوایی و ارزان برای مشتری ارسال می کرد، «لری» محصولش را در جعبه های جواهر بسیار شیک که در بسته بندی مخملی قرار داشتند، برای مشتری می فرستاد که علاوه بر آن چه خرج تبلیغات کرده بود،هزینه هایش را بیش تر می کرد.«لری» همراه این جعبه، نامه ای هم به خریداران ارسال می کرد.در این نامه آمده بود: برای خرید سنگ جواهر یک قیراطی ون پلیس و تیسانی از شما متشکرم. بعد ازدرآوردن این سنگ از جعبه به سرعت متوجه درخشش و زیبایی خارق العاده آن خواهید شد که از وعده های ما فراتر می رود.
شاید متوجه شوید اندازه ی این سنگ از اندازه ی مورد نظر شما کوچک تر است؛ ولی این در ذات الماس ون پلیس نهفته است.برای رسیدن به این درخشش خارق العاده جواهر ما متراکم تر است و در نتیجه از اندازه مورد انتظار اکثر افراد بیست و پنج درصد کوچک تر است.ولی درخشش این الماس باعث می شود خیلی از خریداران ما خواهان خرید سنگ های بزرگ تر  پنج و ده قیراطی شوند تا بتوانند آن ها را کار بگذارند.چون ما بارها این موضوع را تجربه کرده ایم،بعضی از عالی ترین سنگ های پنج و ده قیراطی مان را روی انگشتر ها،گردنبند ها،گوشواره ها و دستبند های طلای چهارده و هجده عیار  کار گذاشته ایم که می توانید آن ها را در کاتالوگ پیوست مشاهده کنید و از آن مهم تراینکه به دلیل حجم بالای کار ما این  زیورالات را خودمان تولید کرده ایم، در نتیجه هزینه ان را در مقایسه با خرید محصول مشابه در جواهر فروشی پنجاه درصد کم کرده ایم.
چون مایلیم تا فرصت بهینه سازی را در اختیار شما قرار دهیم، نه تنها یک فرم پوپی اس (پست آمریکا) وجعبه ی برگشت را که پول آن از پیش پرداخت شده است،ضمیمه کرده ایم،بلکه اعتباری دوبرابر به شما اعطا می کنیم.به علاوه خرید شما از ما پیش از نصب جواهر روی زیور آلات  تا سی روز الزام آور در نظر گرفته نمی شود.اگر خانواده و دوستان شما در مورد زیبایی جواهر جدید شما نظر ندادند یا اگر متوجه شدید خرید همین قطعه از جواهرفروشی برای تان ارزان تر تمام می شود، می توانید قطعه ی خریداری شده را بدون هیچ قید و شرطی پس بدهید.تفاوت اصلی بین تاکتیک «تام» و استراتژی «لری» در چه بود؟در حالی که «تام» سه هزار دلار سود کسب کرد و به سرعت از این کسب وکارخارج شد،استراتژی «لری» که اول باعث ضرری دو هزار دلاری شده بود، فقط در اولین سال کسب وکار بیست و پنج دلار درآمد برایش خلق کرد. این همان تفاوت استراتژی و تاکتیک است.
اگر بتوانید به استراتژی و رویکردی عالی دست پیدا کنید ، شما هم می توانید پولی کلان  به جیب بزنید.