معرفی کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» :
تله ی زندگی الگویی است که از دوران کودکی اغاز می شود و در سراسر زندگی منشا اثر می شود.این الگو با برخوردی که خانواده یا بچه های دیگر با ما داشته اند آغاز شده است.ما رها شده ایم ف د رمعرض انتقاد دیگران قرار گرفته ایم ، زیادی مراقبت شده ایم ، سوء رفتار دیده ایم ف کنار گذاشته شده ایم یا محرومیت کشیده ایم به نوعی صدمه دیده ایم.در نهایت تله ی زندگی بخشی از ما می شود.زمان زیادی از ترک خانه ای که در ان بزرگ شده ایم می گذرد و همچنان موقعیت هایی را به وجود می آوریم تا مورد بدرفتاری ، بی اعتنایی ، تحقیر یا کنترل شدن قرار بگیریم و از رسیدن به اهدافی که سخت مشتاق آن ها هستیم باز بمانیم.
تله های زندگی تعیین می کنند چگونه فکر ، احساس و عمل کنیم و با دیگران در تعامل قرار بگیریم.آن ها احساسات شدیدی مثل خشم ، اندوه و اضطراب را دامن می زنند.حتی زمانی که به ظاهر همه چیز داریم ف چیزهایی مثل موقعیت اجتماعی ، ازدواج موفق ، احترام دوستان و آشنایان و موفقیت حرفه ای ، اغلب نمی توانیم از زندگی لذت ببریم یا دستاورد هایمان را باور کنیم.
در زندگی خود را دوباره بیافرینید ، دو روانشناس رفتار درمانی شناختی یا شناخت درمان گر به بررسی انواع مشکلات ناشی از آسیب های کودکی می پردازند که نامشان را « تله های زندگی » گذاشته اند. این طرح واره های آسیب زا نشانه های مشکلات احساسی هستند. یانگ و کلوسکو به ما نشان می دهند چطور با مشکلات مختلف از جمله رها شدگی ، بی احترامی ، محرومیت عاطفی ، انزوای اجتماعی ، وایستگی ناسالم ،شکست ، معیارهای سخت گیرانه و .. روبرو شویم. ان ها از پرونده های اشخاص مختلف مثال می زنند ، علت این مشکلات را بیان می کنند ، نشانه های آن ها را به ما می اموزند و تاثیر منفی هر یک از آن ها را بیان می کنند.بعد به ما یاد می دهند چطور می شودجلوی تکرار این مشکلات را گرفت.
آیا این کتاب برای مناسب است؟
به این کتاب نیاز دارید اگر:
همیشه طوری رفتار می کنید که انگار نیازهای دیگران مهم تر از نیاز های شما هستند.
وقتی کسی که دوستتان دارد ترکتان می کند و یا تهدید می کند که ترکتان خواهد کرد،دچار هراس شدید می شوید.
مدام نگران رخ دادن بلایای طبیعی ، از دست دادن همه ی دارایی یا مبتلا شدن به بیماری های دردناک هستید و فکرشان مضطبتان می کند.
می بینید علارقم همه ی موفقیت ها هنوز هم شاد نیستید و در زندگی احساس خلا می کنید یا احساس می کنید شایستگی این موقعیت را ندارید.
در بخشی از کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید » می خوانیم:
زمانی که مارگارت برای اولین بار پا به مطب ما می گذارد ، نگاهی وحشت زده در چشمانش هویداست . او حس حمایتگرایانه ی ما را بر می انگیزد و ما برای مراقبت کردن از او دست به کار می شویم.
وقتی به او می گوییم وحشت زده به نظر می رسد ، می گوید حتی دوست ندارد درباره ی مشکلاتش فکر کند ؛ چه برسد به این که درباره ی ان ها صحبت کند.مارگات احساس می کند گرفتار رابطه ای شده است که بیرون آمدن از آن برای او بسیار ترسناک است ، او از تنها بودن می ترسد.
شوهر او آنتونی ، بد دهن است.آنتونی دو سال بیکار بوده است و او را سرزنش می کند. در حقیقت انتونی برای تمام مشکلاتش او را سرزنش می کند.مارگات ترس بیمار گونه ای از مکان های عمومی دارد (برون هراسی ): او دچار حمله های اضطرابی می شود و از بسیاری از موقعیت ها ف مثل قطارها ، رستوران ها ، خوار و بار فروشی ها ، مراکز خرید ، ازدحام و سالن های سینما اجتناب می کند ؛ چرا که می ترسد دچار یک حمله شود.بعضی روزها به قدری مضطرب است که می ترسد از خانه خارج شود. او برای درمان مراجعه کرده است چرا که روبرو شدن با ازدواج و ترس بیمار گونه اش از توانش خارج شده است.همانطور که ممکن است تصور کنید علاوه بر مشکل شدن انجام اعمال روزانه ، برون هراسی مارگات لذت بردن از اوقات فراغتش را به شدت کاهش می دهد.
فعالیت هایی را که دیگران لذت بخش تلقی می کنند ، او به عنوان وظیفه ای طاقت فرسا تجربه می کند.
مارگات : « آنتونی از دستم خیلی عصبانیه . از من می خواد فردا شب توی یک رستوران ملاقاتش کنم. نمی خواد مجبور بشه قبلش بیاد خونه دنبالم.اما این کار از من ساخته نیست . نمی تونم سوار قطار بشم.»
در مانگر : « از چی می ترسی؟ »
مارگات : « اگه برام اتفاقی بیفته و هیچ کس نباشه کمکم کنه چی ؟»
درمانگر : « چی ممکنه برات اتفاق بیوفته ؟ »
مارگات : «چی ممکنه برام اتفاق بیوفته، حمله ی اضطابم ممکنه این قدر شدید بشه که کف خیابون از هوش برم.»
زمانی که مارگات در خانه است ، اگر آنتونی به دلایلی مجبور به ترک خانه شود ف مارگات هم متوجه می شود که به سرعت همراه او در حال ترک خانه است.یا این که شروع می کند به تلفن زدن. « تلفن رگ حیاتی من با دنیاست.» گرچه آنتونی از هزینه ای که برای محافظت از مارگات می پردازد عصبانی و شاکی است ، اما هر زمان که مارگات روی پای خودش می ایستد ، به نظر می رسد آنتونی او را دلسرد می کند. به طرز عجیبی مارگات احساس می کند آنتونی « می خواهد » او را وابسته نگه دارد.
- مدت آماده سازی 1 ساعت
- نویسندگان جفری یانگ / جانت اس / کلوسکو
- ترجمه رضا اکبری
- انتشارات نشر میلکان
- شابک 978-622-6573-42-9