معرفی کتاب «سیستم سازی کسب وکار»:
برای اینکه متقاعد شوم تا برای کتاب جدید «دیوید جنینز» مقدمهای بنویسم، نیاز به دلایل زیادی نبود.راستش را بخواهید، فقط کافی بود از من بخواهد.چون من و «دیوید» مدتهاست همدیگر را میشناسیم و دنبالکنندهی کتابها و علایقِ هم هستیم. مهمتر از همه اینکه به درستکاری و صداقت «دیوید» ایمان دارم.«دیوید» قابلاعتماد است.میپرسید چرا این موضوع مهم است؟چون «دیوید» هم جزو متفکرانِ حوزهی سیستمهاست، یکی از خالقانِ ردهاول در این حیطه محسوب میشود و کارآفرینیست که در مورد آنچه من مینویسم، تجربهی عملی فراوانی دارد.راهاندازی شرکتهای کوچک، کارکردن در آن شرکتهای کوچک، سیستمشناسی در آن شرکتهای کوچک برای آمادهکردن آنها برای رشد و مهمتر از همه اینکه آن شرکتها رشد میکردند، بدون آنکه «دیوید» مجبور باشد تمام وظایف ریزودرشت را خودش بر عهده بگیرد و مسوول ارائهی نوآوریها و جزییات امور باشد و تکتک تصمیمات هم با حضور رسمیِ او گرفته شوند.نه، «دیوید» از همان روز اول، سیستمشناسی را در تمامیِ سرمایهگذاریهای جسورانهاش وارد کرد.بههمین خاطر، مطالعهی این کتاب برای همه واجب است.
چون در این کتاب، «دیوید» گامبهگام و مرحلهبهمرحله چگونگیِ انجام تمامی این کارها را بهخوبی توضیح میدهد.خلاصه اینکه، «دیوید» سیستمی از دلِ سیستمشناسی بیرون کشیده است تا اشتباهکردن را برای کارآفرینِ کوچکِ روبهرشدی مثل شما غیرممکن کند. خطاهایی که تقریبا تمامی مالکانِ کسبوکارهای کوچک محکوم به انجامشان هستند... در نهایت، کسبوکاری خلق میشود که کاملا بههمین سیستم «دیوید» وابسته است؛ در مورد این سیستم چیز بیشتری نمیتوانم بگویم.حدود چهلوسه سال پیش، در اولین کتابم از مجموعه کتابهای «افسانهی کارآفرینی» شیوهی «کارکردن روی کسبوکار بهجای کارکردن درونِ کسبوکار» را طراحی کردم. حالا، به شما میگویم «دیوید جنینز» نهتنها آن شیوه را عملی کرده، بلکه در حال حاضر کتابی عالی در موردش نوشته است که دقیقا شیوهی انجام و اجرای آن سیستم را به شما یاد میدهد!
این کتاب را بخوانید، از آن لذت ببرید، ولی مهمتر آنکه در عمل بهکارش ببرید! این کتاب نوشداروییست برای درمانِ قطعیِ تمامی بیماریهای کسبوکار!
آیا این کتاب برای من مناسب است؟
هدف این کتاب حل و فصل مسائلی است که در طی ساخت کسب وکار ایجاد می شوند، اگر به دنبال آموزه هایی کار آمد در مسیر کسب و کارت هستی این کتاب را ازدست نده.
در بخشی از کتاب «سیستم سازی کسب وکار » می خوانیم:
احتمالا بهطور شهودی میدانید که این ادعا درست است، ولی دلایل متعددی برایش وجود دارد. واضحترین علت این است که کسبوکارهای سیستممحور بدون وابستگی به اشخاص کلیدی وظایفشان را انجام میدهند. آنها بدون مالک کسبوکار یا اعضای خاصی از تیم، که برای انجام عملیاتهای مختلف ضروریاند، کار میکنند. به اینصورت، موثرتر، کارآمدتر، قابلاطمینانتر و مقیاسپذیرتر خواهند بود.
سیستمها به خریدارِ بالقوه این دلگرمی را میدهند که کسبوکار حتی بعد از فروشِ آن عملکرد سطح بالای خودش را حفظ خواهد کرد. سیستمهای شما طرحِ کلیِ شیوهی مدیریتِ موفقِ کسبوکار هستند و واقعا باید هموزنشان طلا معامله کرد. اگر سیستمهایتان را در فضاهای ابری ذخیره کنید، آنوقت فضای ذخیرهسازیشان ارزشی معادل طلا پیدا خواهد کرد.
شخصا معتقدم سیستمها مهمترین دارایی در کسبوکارِ شما هستند. اگر استدلالِ شما این است که افراد مهمترند، نظرم با شما فرق میکند؛ یادتان باشد چه دوست داشته باشید، چه نداشته باشید، افراد میآیند و میروند.
هیچ کارمندی، در هیچ سطحی نباید آنقدر برای کسبوکار مهم باشد که نشود فرد دیگری را جایگزین او کرد. در حقیقت، اگر کسی در کسبوکارتان هست که غیرقابل جایگزین است، پس یک مشکل جدی در کارتان دارید؛ اگر آن فرد یا عضوی از خانوادهاش بیمار شود یا حتی بدتر، با اتوبوس تصادف کند، چه؟ آنوقت، به دردسر بزرگی افتادهاید.
از سوی دیگر، سیستمها تنها داراییای هستند که در فرازونشیبِ روزگار کنارتان میمانند و چندین دهه در کسبوکارتان خدمتگزاری میکنند و حتی میشود آنها را با سرمایهگذاریهای جسورانهی آینده جایگزین کرد. صرفنظر از اینکه در چه حوزهای فعالیت میکنید، سیستمها کتابخانهی راهکارهای شما برای مشکلاتِ رایج کسبوکارند.
میدانم ایدهی سیستمها را قبول دارید، پس شکی نیست که دارم برای یک فرد معتقد به سیستمها پند و موعظه میخوانم؛ ولی فقط به این دلیل دارم این نکته را شرحوبسط میدهم، چون میخواهیم مطمئن شوم هر دو دنبال یک هدف مشترک هستیم. پول در همین سیستمهاست.
تاجری را میشناسم که تا الان کسبوکارِ لولهکشیاش را بیستویکبار فروخته است. هربار آن را سریعتر و بهتر از قبل میسازد و قیمت بالاتری برایش در نظر میگیرد. او کار را با خریدِ کسبوکاری شروع کرد که در حوزهی لولهکشی فعالیت داشت و در شرف ورشکستگی بود. بعد، اعضای تیمش را انتخاب کرد و آنها سیستمهای خودشان را نصب کردند تا همهچیز را عوض کنند. در آخرین معامله، شرکتش را چند ده میلیون دلار فروخت.
اگر از من بپرسید، میگویم این یعنی اهرمکردن و نبوغ خالص.
{files}
{/files}
- مدت آماده سازی 1 ساعت
- ویراستار حسین یاخچی
- انتشارات نگاه نوین
- شابک 978-600-8913-93-1
- نویسنده دیوید جنینز
- نوبت چاپ 1401.اول
- ترجمه یاسر پهلوانی
- چاپخانه
0.0 از 5
0
0
0
0