معرفی کتاب هدفگذاری قدم به قدم:
چرا تصور جامعه ما بر این است که همه چیز خوب و درست است؟داستان زندگی هر فردی متفاوت است ؛ اما همه چیز از فرهنگ ما نشئت می گیرد، فرهنگی که به اشیاء و چیزها بیش از اندیشه بها می دهد. بسیاری از گناهانمان در چشم جامعه ی مصرف گرا با داشتن ماشینی آخرین مدل بخشیده می شود. نجابت مانعی برای محبوب بودن نیست ولی برای دوست داشتنی بودن نیاز به یک خانه ی اعیانی ، قایق بادبانی و یک مرسدس بنز داری.
افراد خردمند هزاران سال پیش دریافتند که منبع موفقیت و شادی درون خود ما است.
در کتاب هدفگذاری قدم به قدم نوشتهی میشل استاویکی و ترجمهی شیما مربوط فنون و روشهایی توضیح داده میشوند که فرد بر اساس آنها میتواند مهارتهای خود را افزایش دهد. همچنین این کتاب راهنمایی است تا فارغ از اینکه چه استعداد و یا توانایی خاصی دارید بتوانید با تمرکزی شفاف و انگیزهای قابللمس، به طرف اهداف خود حرکت کنید و آنها را بهدست بیاورید.
نکوداشتهای کتاب هدفگذاری قدم به قدم
-
بعد از خواندن کتاب هدفگذاری قدم به قدم بلافاصله حس اشتیاق برای ادامهی کار در جهت علاقههای شخصیام به من القا شد. (جردن رینگ، نویسنده)
-
ایدههای این کتاب نه تنها به موفقیت من در تمام کارهایی که انجام میدهم کمک کردهاند، بلکه به من آرامش میدهند که بهتر بدانم چگونه کار درست را انجام دهم. (لاو جو دنس، نویسنده)
-
این نویسنده باعث شد من بیشتر الهام بگیرم تا اهدافم را دنبال کنم و هر روز را گامی به سوی موفقیت ببینم. نوشتههای او بسیار مثبت است و باورش سخت است که او روزگاری با افسردگی دستوپنجه نرم کرده است. (کاری چان، نویسنده)
-
من شخصاً احساس میکنم که این کتاب نسخهی اصلی کتاب «عادت هشتم» اثر استفن کاوی است. نه به این دلیل که محتوای آنها یکسان است، بلکه احساس میکنم که «هدفگذاری قدم به قدم» کتابی الهامبخشتر و بزرگتر است. (راب لئو، نویسنده)
در بخشی از کتاب هدفگذاری قدم به قدم می خوانیم:
از آنجایی که ذهن فیلتر غول پیکری دارد ، تو نیازمند تمرکز هستی. مغز هر آنچه در اطرافت رخ می دهد و هر تغییر آب وهوایی ،بو ،رنگ،صدا ،حرکت، شدت باد و میزان نور طبیعی یا مصنوعی و تک تک چیزها را ثبت می کند.ذهن تو در هر ثانیه بیش از صد میلیون ورودی حسی دریافت می کند. برای حفظ سلامت ذهن حساس خود اکثریت قریب به اتفاق این تکانه ها فیلتر می شوند. برای رسیدن به هدف خود باید از این قابلیت فیلترینگ عظیم استفاده کنی.ضمیر ناخودآگاه مثل فرمان کوچکی که سکان کشتی های غول پیکر در اقیانوس اطلس را هدایت می کند، تو را راهنمایی می کند.این ضمیر ناخودآگاه ، از بین این صد میلیون تکانه ، آنهایی را انتخاب می کند که مطابق توجه و تمرکز تو باشد.داده هایی را ازاقیانوس وسیع اطلاعاتی دریافت می کنی که حواست ثبت کرده است.
اهداف و اشتیاق ، ابزارهایی برای دستیابی به تمرکز هستند.ترکیب استفاده از آن ها بهترین نتیجه را به همراه دارد.صادقانه بگویم دسترسی به اهداف در دراز مدت بدون کمی اشتیاق تصور شدنی نیست.
فرض کنید هدف من نظم دادن به فهرست ایمیل هایم است.این کار از نظر فنی کاری خسته کننده است.تنظیم کردن فهرست شامل بررسی فرم ها و صفحه هایی که نیازمند دانلود است ، زمان بر است و هیچ انگیزه ای در من ایجاد نمی کند.
اگر به بخش «زمان» معامله علاقه داری، به عادت های خود پایبند باش تا نتایج را مشاهده کنی که در کتاب هنر استمرار آن را توضیح داده ام.
این کتاب ابزارهای بخش «توجه» معادله را در اختیار تو قرار می دهد.مباحثی که به آن می پردازم_چشم انداز، هدف، رسالت،شرح رسالت شخصی و موارد دیگر_ کمک می کند تا فیلترهای دائمی در مغز خود نصب کنی.این فیلترها در پس زمینه فعال هستند و توجه تو را معطوف به چیزهای واقعا مهم می کنند؛البته نه اینکه تمرکزی فوری و کامل داشته باشی.
اگر روش خاصی برای تمرکز خود نداری که بر این روش ها ارجح باشد، این روش ها را یکی یکی امتحان کن تا به روشی مناسب خود برسی. نشانه یک روش مناسب این است که نتایج خوبی (افزایش تمرکز) در بر داشته باشد و تو نیز با آن روش راحت باشی.
آسان است؟خب باید چشم اندازی ده ساله داشته باشی و تمرین هر روزه روش انتخابی، نباید به مرور باعث دلسردی تو شود.در واقع از نظر من دوره ی ده ساله، یک دوره ی حداقلی است.این ابزار تمرکز باید تا آخر عمر در خدمت تو باشد.