خلاصه ی کتاب بهترین سال زندگی تو:
در این کتاب نشانتان می دهیم که چگونه در چند ماه به چیزی برسید که بقیه در کل زندگی به آن می رسند.
هر وقت از من درباره ی مهارت شماره ی یک برای رسیدن به موفقیت می پرسند فوری جواب می دهم:توانایی برای مشخص کردن ، پی گیری کردن و رسیدن به هدف های بزرگ.اصول تعیین هدف را وقتی فقط 18 سال داشتم یاد گرفتم.یک هدف دست نیافتنی برای رسیدن به درآمدی شش رقمی قبل از تولد 19 سالگی ام در نظر گرفتم(وقتی هنوز دانشگاه می زفتم).ب ان هدف رسیدم.بعد یک هدف برای رسیدن به درامد یک میلیون دلار در سال تا پنج سال بعد مشخص کردم.به ان هم رسیدم.بعد یک هدف تعیین کردم که فقط تا سه سال بعد (27 سالگی)چندین میلیون دلار ثروت داشته باشم و در شرکت خودم سالی 50 میلیون دلار درآمدم باشد.به این هدف هم رسیدم!گفتن ندارد که یکی از بزرگترین معتقدان به هدفگاری در تئوری و عمل هستم.در بیست سال از زندگی ام حریصانه مطالعه کردم،تمرین کردم و فرایند طراحی را هر سال بهینه کردم تا از سال قبلش بهتر شود و بشود بهترین برنامه ی سالیانه.می دانم که کار میکند و حالا با شما به اشتراک می گذارم اش.حالا این فرمول را در دستان تان نگه داشته اید؛بهترین چیزی که تا حالا یاد گرفته ام و ثابت شده که برای رسیدن به هدف های بزرگ ،دور از ذهن و جاه طلبانه جواب می دهد.این برنامه را دنبال کنید تا شما هم با این فرمول به سمت به واقعیت رساندن رویاهای بزرگ ،میل ها و اهداف هیجان انگیزتان حرکت کنید.
ایا این کتاب برای من مناسب است؟
اگر انگیزه و شور فراوان برای دوباره طراحی کردن ایندتان دارید این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب بهترین سال زندگی تو می خوانیم:
وقتی به رسیدن به اهدافتان نزدیک می شوید یادتان باشد که این اهدافتان نیستند که تمرین و پرداخته شدن می خواهند بلکه خودتان هستید که باید روی خودتان کار کنید.
درک این موضوع که نمی توانید همیشه هر چیزی را که در زندگی می خواهید به دست اورید خیلی مهم است.شما درزندگی چیزی را که الان هستید به دست می آورید.شما در زندگی فقط به درجه ای موفقیت می رسید که مساوی با درجه ی ارج و قربتان نسبت به خودتان باشد.ولی گرایش انسان ها همیشه طوری است که توجه کمتری را نسبت به دلیل آنچه می خواهند دارند و ذهنشان را درگیر مسائل دیگر می کنند.هر روز این روند را می بینم .مردم از مشکلات فاجعه آمیز ازدواجشان می گویند و در نهایت تمامش می کنند.این کار به اندازه ی کافی احمقانه است چون در رابطه ی بعدی شان هم به مشکلاتی می خورند و تمامش می کنند؛ولی همچنان خودشان را با ان ها تصور می کنند .نمی توانند دلیل اصلی مشکل را پیدا کنند .شرایط و روش های مشابه در رفتار باعث به وجود امدن خروجی یکسان نسبت به یک مسئله می شود و این رویه به همین منوال ادامه پیدا می کند. این یکی از بزرگترین پیشرفت های شخصی است که می توانید تصور کنید.سلامتی ،ازدواج ،پول ،موقعیت شغلی و هزاران مورد دیگر مشکلات زندگیتان نیستند،خودتان مشکل هستید.مشکلاتتان کاملا به نوع برخوردتان نسبت به آن ها بستگی دارد.اگر برای برطرف کردن مشکلات فروی شان کار کنید،آن ها شروع می کنند به تجمع بیش تر کنار شما.ولی اگر برای برطرف کردن مشکلات روی خودتان کار کنیدف آن ها با نگاه جدیدی از طرف شما روبرو خواهند شد.بگذارید کمی جلوتر برویم و بیش تر به این موضوع بپردازیم.هویت شما مثل یک دستگاه ترموستات است.همانطور که ترموستات یک نقطه ی تنظیم دارد شما هم دارید .با این قیاس هیچ فرقی ندارد که چقدر میزان تغییر درجه ی حرارت روی محیط اثر می گذارد؛چون در نهایت محیط به نقطه ی تنظیم شده بر می گردد و ترموستات به وظیفه اش عمل می کند.اگر داخل اتاق هوا خیلی سرد باشد ترموستات هوای اتاق را گرم می کند تا دما به نقطه ی تنظیم برگردد و اگر هوا خیلی گرم باشد ،خنک کننده های هوا به کار می افتد تا دما را تنظیم کند.این واقعیت زندگی همه ی ماست.همه ی ما باید ارزشمان را به عنوان نقطه ی تنظیم در نظر بگیریم.اگر خودتان را به عنوان یک انسان بی ارزش در نظر بگیرید،نقطه ی تنظیمتان را بالا انتخاب کرده اید. بنابراین هیچوقت نمی توانید ثروتمند تر،سالم تر و با رابطه ی بهتری دز زندگی تان نسبت به نقطه ی تنظیمتان باشید.اگر رابطه ثروت یا سلامتی تان ناگهان دچار تغییر شود،ترموستات داخلی تان احساس ناآرامی و ناراحتی خواهد کرد و به همین خاطر به صورت خودکار باعث کم شدن عملکردتان و بازگرداند تان به درجه ی راحتی میگردد.به همین خاطر است که خیلی ها که در لاتاری ها و مسابقات شرط بندی ،ثروت عظیمی به دست می آورند،آن را بعد از مدتی از دست می دهند و از نظر مالی به نقطه ای بر می گردند که قبل از آن ثروت باد آورده در آن ساکن بودند.ثروت مالی شان خیلی بالاتر از حد ارزشی و نقطه ی تنظیمشان است.بنابر این نا خود آگاه ترموستات شان باعث می شود دمای شان کم شود تا به سطحی که قبلا برای خودشان در نظر گرفته اند برگردند.
- نوبت چاپ سی و نهم
- نویسنده دارن هاردی
- شابک ۹۷۸-۶۰۰-۸۹۱۳-۲۷-۶
- مترجم محمد میرزایی
- تعداد صفحات ۲۶۳
- سال انتشار ۱۴۰۲
0.0 از 5
0
0
0
0