کتاب تله شادمانی

خلاصه کتاب تله شادمانی:
این کتاب بر پایه ی رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)نوشته شده است که روش های بدیعی درباره ی مسئله ی شادمانی و رضایتمندی از زندگی بیان می کند.اگر در انتظار زندگی ای مطلوب هستید،دلیلی برای صبر کردن وجود ندارد.این انتظار باید به انتها برسد.اکثر انسان ها اسیر تصورات ذهن خود هستند؛ اما در حقیقت این قفس ذهن، نرده ای برای جلوگیری از خروج شما ندارد و اگر بخواهید، می توانید از این بند رها شوید.کتاب دکتر راس هریس افق هایی روشن برای رهایی از این زندان و به دست آوردن زندگی شادمان به ما نشان می دهد.کتاب خوبی در دست دارید ؛ از این سفر لذت ببرید.




آیا این کتاب برای من مناسب است؟
اگر به دنبال روش هایی کاربردی برای مدیریت چالش های زندگی  و پیدا کردن معنا در زندگی خود هستید ، این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب« تله شادمانی» می خوانیم:
وقتی قسمتی از بدن دچار خارش می شود چه کاری انجام می دهید؟آن را با ناخن می خوارانید و معمولا این روش خیلی خوب جواب می دهد و مشکل رفع می شود.برای اجرای این راهکار حتی به فکر کردن نیاز نیست؛ خواراندن خارش را برطرف می کند.به این ترتیب  مشکل را حل کرده اید اما اگر دچار اگزمای پوستی شده اید،پوست خارش می طلبد، بنابراین براساس روشی که قبلا برایتان مفید واقع شده است عمل می کنید و ان را می خارانید.اما سلول های پوستی بسیار حساس شده اند و موادی به نام هیستامین آزاد می کنند که به حساسیت و تورم بیشتر منجر می شود. در نتیجه خارش خیلی زود دوباره برمی گردد ؛ اما با شدتی به مراتب شدیدتر از قبل. خاراندن راه حل خوبی برای برطرف کردن احساس خارش در یک پوست سالم وعادی است.اما اگر شرایط پوستی در حالت عادی نباشد، این کار نه تنها مشکل را برطرف نمی کند،بلکه به شدت آن می افزاید.این مسئله به« چرخه ی باطل» مشهور است.انسان ها در انتخاب گزینه های احساسی خود،دچار چرخه های باطل مشترکی با دیگر همنوعان می شوند.
چند مثال را با هم مرور می کنیم:

• ژوزف از طرد شدن می ترسد،بنابراین در موقعیت های اجتماعی دچار اضطراب شدیدی  می شود.او برای جلوگیری از احساس اضطراب ،از شرکت در مناسبت های اجتماعی پرهیز می کند،دعوت به جشن ها را قبول نمی کند،به دنبال یافتن دوست نیست ،تنها زندگی می کند و هر شب در منزل می ماند.بدین ترتیب به علت منزوی کردن خود در منزل و عدم شرکت در اجتماع، وقتی لازم می شود در برخی از موقعیت های اجتماعی شرکت کند،اضطراب با شدت بسیار بیش تری به او هجوم می آورد.ضمن این که زندگی بدون دوست و روابط اجتماعی در نهایت احساس طرد،یعنی همان چیزی را که از آن می ترسید به وجود می آورد.
  
  
   

• ایون در موقعیت های اجتماعی احساس اضطراب و آشفتکی می کند.برای غلبه بر این احساس ،سعی می کند از راهکار نوشیددن مشروبات الکلی استفاده کند.به بیان دیگر ، الکل اضطراب او را کاهش می دهد.اما روز بعد احساس خماری و خستگی بدنی دارد،اغلب برای هزینه ی مشروبات الکی تاسف می خورد و با یادآوری رفتارهای خجالت بار شب قبل،خود را نکوهش می کند.با نوشیدن الکل می توانند برای مدت زمانی کوتاه اضطراب را زا خود دور کند، اما احساسات منفی ای که روز بعد تجربه می کند بسیار شدید تر است.دیگر نمی تواند در موقعیت های اجتماعی ،بدون نوشیدن الکل با افراد معاشرت کند،زیرا اضطراب به شدت آزارش می دهد.او راه دیگری به غیر از الکل برای مقابله با موقعیت های اضطراب آور نمی شناسد.
   

• اندرو و همسرش سیلوانا مشکلات زیادی با هم دارند.سیلوانا به شدت از دست همسرش عصبانی است چون اندرو بیش تر وقت خود را صرف شغلش می کند و آن ها زمان زیادی با هم نمی گذرانند.اندرو نیز از این فضای پرتنش منزل کلافه است،و سعی می کند مدت زمان بیش تری را در محل کار خود بگذراند.اما هرچه بیش تر کار می کند، سیلوانا بیش تر ناراضی می شود و درنتیجه تنش بین آن ها پیوسته افزایش می یابد.

• دانیل اضافه وزن دارد و از این موضوع متنفر است.برای کم کردن احساس تنفر ،سعی می کند به خودش هدیه ای بدهد: یک تکه شکلات! خوردن شکلات دقایقی خوشحالش می کند و حالش بهتر می شود.بعد از آن به مقدار کالری شکلاتی که خورده، وزنی که به این ترتیب اضافه می شود و احساس ناخشنودی حاصل از این زندگی فکر می کند.

• احمد فرم بدنی مناسبی ندارد.می خواهد دوباره تناسب اندام گذشته خود را به دست آورد.شروع به کار می کند، اما مسیر اصلاح تناسب اندام ، سخت است و از این موضوع احساس ناراحتی می کند.برای خلاص شدن از این احساس ناراحتی تمریناتش را قطع می کند، و به علت قطع کردن ورزش فرم بدن او از قبل بدتر می شود.

روشن است که تمامی مثال های بالا،تلاش برای رهایی، اجتناب یا فرار از احساسات ناخوشایندند.این ها را راهبرد های کنترل می نامیم،زیرا در این روش ها افراد تلاش می کنند کنترل مستقیم  احساسات خود را به دست آورند.رایج ترین راهبرد های کنترل را به دو دسته ی اصلی تقسیم بندی می کنیم:راهبرد های جنگ یا راهبرد های گریز.راهبردهای جنگی شامل مبارزه یا تلاش برای غلبه کردن برافکار و  احساسات ناخواسته اند.راهبردهای گریز شامل فرار کردن یا پنهان شدن از افکار و احساسات ناخوشایندند.