کمالگرایی، بد یا خوب؟
ابتدا باید متوجه مفهوم کمالگرایی شوید. آنگاه بهسادگی متوجه میشوید کمالگرایی نه تنها صفت خوبی نیست؛ بلکه می تواند مخرب باشد. کمالگرایی مفهومی صفر و یکی دارد، یعنی همه یا هیچ! کمالگرایان هیچگاه حد وسط را برای خودشان در نظر نمیگیرند و میخواهد یا به چیزی نرسند یا آن را بهطور کامل در اختیار بگیرند. نرگس محمدی در کتاب چگونه کمالگرا نباشیم این ویژگی را میتوان میل به کامل بودن هم تعبیرمی کند که در نتیجه آن باعث میشود هیچگاه از خودمان راضی نباشیم و همیشه به اهداف دست نیافته بنگریم. اینجا همان نقطه ضعف کمالگرایان است! این طرز تفکر معمولاً موجب افسردگی و اضطراب در افراد کمالگرا میشود. مفهوم مقابل این دیدگاه، واقعگرایی است. یعنی بپذیریم که ما کامل نیستیم و البته لزومی هم ندارد کامل باشیم! در واقع همه ما انسانها ترکیبی از ضعفها و قوتها هستیم. پس برای رسیدن به اهدافمان هم نباید انتظار نتیجه یا شرایط ایده آل داشته باشیم. در نظر گرفتن این مسئله باعث میشود که سریعتر برای رسیدن به اهدافمان دست به کار شویم و بر ترس شروع کار غلبه کنیم 😊
کمال گرایان چگونه فکر میکنند؟
از نظر استفان گایز، این افراد برای خودشان اهداف ایده آلی را در نظر میگیرند که رسیدن به آن اهداف معمولاً سخت و گاهی غیر ممکن است. در میان مسیر رسیدن به هدفشان هم با موانع پیشبینینشدهای مواجه میشوند که سختی رسیدن به هدف را برایشان دوچندان میکند. مثلاً، فردی ایده آل گرا را در نظر بگیرید که تصمیم به کاهش وزن دارد. او فکر میکند برای رسیدن به هدفش باید هر روز زمان زیادی را در باشگاه ورزش کند. طبیعی است پس از مدتی ممکن است از ادامه دادن خسته و منصرف بشود. درحالیکه میتواند تمرین هایش را با 15 دقیقه ورزش در روز و یا پیادهروی ساده آغاز کند و به صورت پله ای به سمت اهدافش برود. توصیه استفان گایز در این کتاب این است که منتظر رسیدن یک شرایط ایده آل برای رسیدن به هدفتان نباشید. اهدافتان را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید و سپس برای رسیدن به آن تلاش کنید.
چگونه کمالگرا نباشیم؟
سعی کنید آنالوگ رفتار کنید و دیجیتالی فکر کردن را کنار بگذارید! همانطور که گفتیم، کمالگرایی دیدگاهی همه یا هیچ دارد، چیزی مشابه 0 و 1 در دیجیتال. در مقابل آنالوگ یک طیف را نشان میدهد. دیدگاه آنالوگ به شما می گوید موفقیت این نیست که تمامکار را کامل انجام داده باشید، شروع کار و طی کردن بخشی از مسیر خودش موفقیت است و نشان از صرف زمان و انرژی شما دارد.
استفان گایز، نویسنده کتاب، اثر دیگری به نام عادتهای اتمی یا خرده عادتها را نیز به چاپ رسانده است. میتوان گفت این دو کتاب مکمل یکدیگر هستند. در کتاب عادتهای اتمی می خوانید که تکرار و مداومت در انجام فعالیتهای کوچک ، در مدت زمان طولانی میتواند موفقیت عمدهای را برایتان به ارمغان بیاورد. کتاب چگونه کمالگرا نباشیم دیدگاه مقابل آن را نفی میکند. یعنی عقیده دارد برای موفقیت، در نظر گرفتن هدفهای بزرگ و شرایط ایده آل میتواند مضر باشد. با خواندن این دو کتاب متوجه میشوید که میتوانید خیلی راحتتر ازآنچه تصور میکنید به اهدافتان برسید.
مطالعه کتاب چگونه کمالگرا نباشیم به شما کمک میکند تا متوجه تبعات منفی کمالگرایی بشوید و بدانید فقط یکبار فرصت زندگی کردن دارید پس باید نهایت لذت و استفاده را از آن ببرید. این کتاب توسط نرگس محمدی ترجمه و انتشارات شمشاد آن را به چاپ رسانده است.
- وزن 285
- نویسنده استفان گایز
- موضوع وابستگی متقابی،کمال گرایی
- شابک 978-600-8392-70-5
- مترجم نرگس محمدی
- تعداد صفحات 244
- انتشارات شمشاد
- قطع رقعی
- سال انتشار 1400
- جلد شومیز
- نوبت چاپ چهارم